دوستان عزيز، در درس گذشته ذکر گرديد که پذيرفتن عيسی مسيح خداوند، بعنوان نجاتدهنده، مهمترين تصميم در زندگی هر فرد میباشد. پس از ايمان آوردن به مسيح خداوند، زندگی جديدی را آغاز میکنيم و برای رشد و نمو روحانی در اين زندگی جديد، بايد عواملی را در نظر بگيريم. در اين درس میخواهيم بطور خلاصه، در بارۀ عوامل مهم برای رشد روحانی ايمانداران به مسيح با شما صحبت کنيم.
اميدواريم که شما برادران و خواهران عزيز مسيحی، اين عوامل را بطور جدی در زندگی خود به کار بنديد و در خداوندمان عيسی مسيح بطور مداوم رشد کنيد.
اولين عامل برای رشد روحانی ما مسيحيان، اين است که بطور مرتب و عميق، کتاب مقدس را مطالعه کنيم. کتاب مقدس، کلام خدا است و در آن با شخصيت و ارادۀ خدا آشنا میشويم. مطالعۀ روزمرۀ کتاب مقدس، بمنزلۀ خوردن غذای روحانی میباشد. اگر برای مدتی غذا نخوريم جسم ما ضعيف و فرسوده میشود، بهمين ترتيب برای رشد روحانی نيز پيوسته به غذای روحانی نياز داريم و چنانچه از آن تغذيه نکنيم روحاً رنجور و بيمار میشويم. البته فقط خواندن کتاب مقدس کافی نيست بلکه بايد با دقت و صداقت به آنچه میخوانيم، عمل کنيم. در رسالۀ يعقوب، فصل اول، آيات ٢٢ تا ٢٥ اينطور نوشته شده است: “شما بايد بر طبق کلام او عمل کنيد و فقط با شنيدن خود را فريب ندهيد، چون کسی که به کلام گوش میدهد ولی بر طبق آن عمل نمیکند مانند مردی است که به آينه نگاه میکند و قيافۀ طبيعی خود را در آن میبيند. او خود را میبيند ولی همين که از جلوی آينه دور میشود فراموش میکند که قيافهاش چگونه بود. اما کسی که با دقت به شريعت کامل و آزادیبخش نگاه کند و هميشه متوجه آن باشد و شنوندۀ فراموشکاری نباشد بلکه مطابق آن رفتار کند، خداوند تمام کارهای او را برکت خواهد داد”. پس، ما هميشه بايد متوجه و مراقب وضعيت روحانی خود باشيم. عيسی مسيح در متی، فصل چهارم، آيۀ ٤ فرمود: “زندگی انسان فقط بسته به نان نيست بلکه به هر کلمهای که خدا میفرمايد”. کلام خدا وسيلۀ تغذيۀ روح ما است و اگر بطور مرتب از آن بهره نبريم از لحاظ روحانی کسل و بيمار میشويم. کلام خدا چندين کار مهم برای ما انجام میدهد که بر اساس دوم تيموتاؤس، فصل سوم، آيۀ ١٦ عبارتند از: “. . . تعليم حقيقت، سرزنش خطا، اصلاح معايب و پرورش ما در نيکی مطلق . . .”. کتاب مقدس تنها منبعی است که تمام حقايق را میتوانيم از آن ياد بگيريم. کلام خدا به ما ياد میدهد که در زندگیمان چه چيز درست و چه چيز غلط است و ما را اصلاح و کمک مینمايد که آنچه را درست است انجام دهيم.
دومين عامل مهم برای رشد روحانی مسيحيان، دعا است. دعا يعنی راز و نياز و گفتگو با خدايی که پدر آسمانی ما میباشد. کلام خدا به ايمانداران به مسيح میفرمايد: “هميشه با حواس جمع و شکرگزاری دعا کنيد” (کولسيان، فصل چهارم، آيۀ ٢). “از هيچ چيز نگران نباشيد، بلکه هميشه در هر مورد با دعا و مناجات و سپاسگزاری تقاضاهای خود را در پيشگاه خدا ابراز نمائيد” (فيلپيان، فصل چهارم، آيۀ ٦). دعا را میتوانيم تنفس روحانی بناميم، زيرا همانطور که بدن ما به هوای تازه احتياج دارد، روح ما نيز محتاج تازه شدن در حضور خدا میباشد. ما در دعا، با فروتنی گناهان اعتراف نشدۀ خود را به خدا اعتراف میکنيم و از آنها دست میکشيم و وجودمان را به مسيح خداوند تسليم میکنيم. همچنين در دعا، با پرستش و شکرگزاری درخواستهای خود را به پدر آسمانیمان میگوئيم. کلام خدا، به ما ياد میدهد که بايد پيوسته دعا کنيم و هرگز دلسرد نشويم، زيرا در دعا است که ما با پدر آسمانی خود صحبت میکنيم و از او کسب قدرت و انرژی روحانی مینمائيم. پس بايد صميمانه با خدا صحبت کنيم و بيشتر و بيشتر به او توکل نمائيم، آنوقت دعاهای ما مؤثرتر خواهند بود.
و اما سومين عامل مهم برای رشد روحانی ما، داشتن مشارکت با ساير مسيحيان است. وقتی مسيحيان دور هم جمع میشوند، کلام خدا را مطالعه مینمايند، سرود میخوانند، دعا میکنند و يقيناً تشويق و تقويت میگردند. اما اگر مسيحيان با هم مشارکت نداشته باشند امکان اينکه ضعيف و دلسرد شوند خيلی زياد است. از اين لحاظ، جمع شدن مسيحيان با هم، بسيار ضروری است و تا جائيکه امکان پذير باشد خوبست که بطور مرتب و حداقل يکبار در هفته صورت بگيرد. در اين گرد هم آئیها ايمانداران میتوانند در بارۀ تجربيات روحانی خود و يا درسهايی که از کلام خدا ياد گرفتهاند با يکديگر صحبت کنند، با هم دعا کرده و سرود بخوانند. البته لازم نيست اين گرد هم آئیها، از تعداد زيادی تشکيل شده باشد. در بعضی جاها که پيدا کردن ايمانداران مسيحی کار مشکلی است حتی دو نفر هم میتوانند با هم مشارکت داشته باشند. اگر در شرايطی هستيد که تا بحال فرد ديگری را که مسيحی باشد پيدا نکردهايد تا با هم مشارکت داشته باشيد، برای اين موضوع دعا کنيد و منتظر شويد. مطمئناً خداوند به شما فکر میکند و چنين شخصی را به شما نشان خواهد داد.
عامل بعدی در رشد روحانی يک مسيحی، شهادت دادن است. شاهد کسی است که آنچه را ديده و شنيده برای ديگران نقل میکند. او در واقع تجربۀ شخصی خود را با ديگران در ميان میگذارد. هر که بوسيلۀ مسيح نجات يافته باشد، از برکات الهی او برخوردار شده و يقيناً میتواند در بارۀ منجی خود با ديگران صحبت کند. وقتی زندگی ما توسط مسيح عوض میشود، نمیتوانيم از گفتن حقايق مربوط به او خودداری کنيم بلکه میخواهيم به هر کس که برمیخوريم، مخصوصاً با عزيزان خودمان در بارۀ اين تجربۀ شيرين روحانی صحبت کنيم. فرض کنيد که شما به علت درد شديد پا نزد پزشکی رفتهايد و او شما را با يک نسخه خوب کرده و حالا بدون داشتن درد، روی پاهايتان راه میرويد. آيا اگر دوستتان گرفتار پا درد باشد، در بارۀ اين پزشک خوب چيزی به او نخواهيد گفت؟ مسلماً بلافاصله شروع میکنيد به توضيح اينکه بيماری شما چطور بود، چقدر رنج میبرديد و اين طبيب حاذق چگونه شما را خوب کرده است. پس شما او را به دوست بيمارتان معرفی میکنيد و البته دوست شما مختار است که حرفهايتان را جدی گرفته نزد آن دکتر برود و يا ترجيح بدهد که همينطور درد بکشد. شما میخواستيد او را از حقيقت آگاه کنيد، و صحبتهايتان هم بر تجربۀ شخصی خودتان استوار بوده است. انسان گرفتار بيماری مهلک گناه است و پيوسته زجر میکشد زيرا آرامش درونی ندارد. اما وقتی از راه ايمان به مسيح که پس از مرگ زنده شده، نجات میيابد و آرامش الهی را دريافت میکند، میخواهد مژدۀ نجات را با ديگران در ميان بگذارد. شهادت زندگی کسی که عيسی مسيح را پذيرفته خيلی ساده و طبيعی است زيرا از زندگی و تجربۀ شخصی خودش حرف میزند. شخص برای شهادت دادن لازم نيست معلومات زيادی داشته باشد زيرا میخواهد به سادگی بگويد قبل از اينکه مسيح را بشناسد چه وضعيتی داشته، چگونه با مسيح آشنا شده و چگونه مسيح او را از بيماری روحانیاش شفا داده و حالا چگونه همه روزه با او زندگی میکند. دوستان عزيز، همانطور که قبلاً هم گفتيم کسی که از محبت و شفای مسيح بهرهمند شده باشد، نمیتواند در بارۀ نجات دهندۀ خود با ديگران حرف نزند.
و بالاخره، پنجمين و آخرين عامل مهم در رابطه با رشد روحانی ما در مسيح، اطاعت است. رمز رشد روحانی سريع فرزندان خدا، اطاعت فوری از کلام خدا و اجرای ارادۀ او است. وقتی شما غذايی را میخوريد تا وقتی آنرا هضم نکردهايد، سودی برای بدن شما نخواهد داشت. بهمين ترتيب بايد به کلامی که میخوانيم يا میشنويم عمل کنيم تا برای رشد روحانی ما مفيد واقع شود. کسی که مطابق تعاليم خدا عمل میکند، در واقع ثابت مینمايد که او را دوست دارد و البته خدا فرزندان مطيع خود را بطور روزافزون برکت میدهد. پس بايد بطور جدی و در هر حال، از خدا اطاعت کنيم.
کلام خدا میفرمايد: “خداوند، خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام عقل خود دوست بدار” (متی، فصل بيست و دوم، آيۀ ٣٧). اما چگونه میتوانيم ثابت کنيم که خدا را دوست داريم؟ عيسی مسيح در يوحنا، فصل چهاردهم، آيۀ ٢١ فرمود: “هر که احکام مرا قبول کند و مطابق آنها عمل نمايد او کسی است که مرا دوست دارد و هر که مرا دوست دارد، پدر من او را دوست خواهد داشت و من نيز او را دوست داشته خود را به او ظاهر خواهم ساخت”. شايد بگوئيد، دلم میخواهد از مسيح اطاعت کنم ولی چون ضعيف هستم اين کار برای من مشکل است. کلام خدا به ما يادآوری میکند که: “. . . خداست که از لطف خود، هم اراده و هم قدرت هر کاری را در شما ايجاد میکند” (فيليپيان، فصل دوم، آيۀ ١٣). کافيست از او بخواهيد تا به کمک روحالقدس که در شماست نيروی انجام ارادۀ او را بيابيد.
بطور خلاصه، درس امروزمان را تکرار میکنيم. برای رشد روحانی لازم است پنج عامل مهم را در نظر بگيريم و آنها را انجام دهيم. دو عامل اول، مطالعۀ عميق کتاب مقدس و دعا میباشند و دو عامل بعدی، مشارکت با ايمانداران و شهادت دادن به غيرمسيحيان هستند. و بالاخره، اطاعت عامل مؤثری است که بقيۀ عوامل را به مرحلۀ اجرا میگذارد.
دعای ما برای شما برادران و خواهران عزيز اينست که، همانطوری که روزی مسيح عيسی را بعنوان خداوند خود پذيرفتيد اکنون هميشه در اتحاد با او زندگی کنيد، در او ريشه بگيريد و رشد کنيد. آمين.