رادیو مژده

رشد و بلوغ مسیحی – خصائلِ مسیح‌گونه

در این مجموعه از مقالات، ما در بارۀ رشد و بلوغ مسیحی سخن گفتیم. اشاره کردیم که خدا می‌خواهد ما به‌لحاظ روحانی به رشد و بلوغ برسیم؛ این است ارادۀ خدا برای ما.

خدا به این منظور امکاناتی در اختیار ما قرار داده که مهم‌ترین آنها، سکونت روح‌القدس در ما، مطالعۀ مرتب کلام خدا و دعای همیشگی است. اما ما برای رسیدن به بلوغ روحانی و حرکت به‌سوی کمال، باید انگیزه داشته باشیم و از ابزارهای رشدی که خدا در دسترس ما قرار داده، استفاده کنیم. در این مقاله، به این بحث خواهیم پرداخت که چه نکاتی بیانگر این است که ما رشد کرده‌ایم. نشانه‌های رشد و بلوغ روحانی چیست؟ در مقالۀ بعدی نیز به نشانه‌های دیگری اشاره خواهیم کرد.

بچه‌ها معمولاً رشدِ قامت خود را روی دیوار اندازه می‌گیرند؛ خط و نشانهایی که می‌گذارند، نشان می‌دهند که در فواصل معینِ زمانی چقدر رشد کرده‌اند. ما از کجا بفهمیم که از ‌لحاظ روحانی چقدر رشد کرده‌ایم؟ برای این امر، چه نشانه‌هایی هست؟ یک سؤال دیگر: مردم از چه چیزی پی می‌برند که ما مسیحی هستیم؟ آیا فقط از گفته و شهادت زبانی ما؟ آیا عمل و رفتار ما نیز بیانگر مسیحی بودن ما هستند؟ شاعر می‌گوید که “دوصد گفته چون نیم‌کردار نیست”. چه گفتۀ پرمغزی! مهم این نیست که چه می‌گوییم؛ مهم این است که چه می‌کنیم؛ مهم این است که باطناً چه هستیم؛ هرچه در باطن باشیم، همان را ظاهر می‌کنیم. “از کوزه همان بُرون تراود که در اوست”. ما باید از درون دگرگون شویم. اگر درون ما تغییر کند و شبیه مسیح شود، رفتار ما نیز به همانگونه دگرگون خواهد شد. رشد و بلوغ روحانی یعنی شبیه شدن به مسیح؛ به فرمودۀ پولس، یعنی “رسیدن به بلندای کامل قامت مسیح”. نشانۀ رشد و بلوغ روحانی ما، همانا برخورداری از خصائل و رفتارِ مسیح‌گونه است.

اما شبیه شدن به مسیح، یعنی رشد و بلوغ روحانی و برخورداری از خصائل مسیح‌گونه، کار دشواری است. ما به‌طور طبیعی و جدا از مسیح، انسان‌هایی نفسانی هستیم؛ اميال گناه‌آلود نفسانی بر ما حاکم است. پولس رسول این را “طبیعت گناه‌آلود” یا “نفـْس” می‌نامد. ما به‌طور طبیعی، گرایش داریم خواسته‌های نفسانی و گناه‌آلودِ خود را به‌عمل بیاوریم. اما خواست و ارادۀ روح‌القدس چیز دیگری است. پولس رسول می‌فرماید: “امّا می‌گویم به روح رفتار کنید (یعنی طبق ارادۀ روح‌القدس) که تمایلات نفـْس را به‌جا نخواهید آورد. زیرا تمایلات نفـْس برخلاف روح است و تمایلات روح (یعنی روح‌القدس) برخلاف نفـْس؛ و این دو برضد هم‌اند، به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توانید هرآنچه را که می‌خواهید، به‌جا آورید.” (رساله به غلاطیان ۵:‏۱۶-‏۱۷). به همین دلیل، ما هم به قدرت روح‌القدس نیاز داریم و هم به تلاشِ ارادی خود. به بیانی دیگر، همان طور که در یکی از مقالات گذشته گفتیم، خدا سهم خود را در رشد روحانی ما دارد، ما نیز باید سهم خود را به‌جا بیاوریم. سهم ما این است که بخواهیم رشد کنیم و در این زمینه با خدا همکاری نماییم. برای رسیدن به این امر، تلاشی ارادی لازم است. پولس رسول به سهم ما اشاره کرده، می‌فرماید: “پس ای برادران، در پرتو رحمت‌های خدا، از شما استدعا می‌کنم که بدن‌های خود را همچون قربانی زنده و مقدّس و پسندیدۀ خدا، به او تقدیم کنید که عبادت معقول شما همین است. و دیگر همشکل این عصر مشوید، بلکه با نو شدن ذهن خود دگرگون شوید. آنگاه قادر به تشخیص خواست خدا خواهید بود؛ خواست نیکو، پسندیده و کامل او.” (رساله به رومیان ۱۲:‏۱-‏۲). همانطور که در این آیات مشاهده کردیم، سهم ما این است که وجود خود را تماماً به خدا تقدیم کنیم، مانند یک قربانی. همچنین باید تلاشی ارادی بکنیم تا دیگر همشکل این دنیا نشویم، بلکه فکر و ذهن خود را تازه سازیم. همۀ اینها سهم ما است. همین رسول در جای دیگر می‌فرماید: “پس من که به‌خاطر خداوند در بندم، از شما تمنا دارم به‌ شایستگی دعوتی که از شما به‌عمل آمده است، رفتار کنید، در کمال فروتنی و ملایمت؛ و با بردباری و محبتْ یکدیگر را تحمل کنید. به ‌سعی تمام بکوشید تا آن یگانگی را که از روح است، به ‌مدد رشتۀ صلح حفظ کنید.” (رساله به افسسیان ۴:‏۱-‏۳). خدا از ما دعوتی به‌عمل آورده و ما را به نجات ابدی فراخوانده است و به ما حیات تازه عطا نموده است. اینک ما باید به‌شایستگیِ این دعوت رفتار کنیم. این سهم ما است. سهم ما این است که فروتن و ملایم باشیم و با بردباری و محبت، یکدیگر را تحمل کنیم. و مهم‌تر از همه، طبق فرمایش پولس، “به سعیِ تمام” بکوشیم تا آن وحدتی را که از روحالقدس است حفظ کنيم. بله، سهم ما این است که تلاشی ارادی بکنیم و در مسیر رشد و بلوغ به جلو حرکت کنیم.

در اینجا لازم است در بارۀ ارادۀ خودمان توضیحی بدهیم. انسان پیش از آنکه به مسیح ایمان آوَرَد، در گناه مرده است. شخص مرده اراده‌ای از خود ندارد، “امّا خدایی که در رحمانیت دولتمند است، به‌خاطر محبت عظیم خود به ما، حتی زمانی که در نافرمانیهای خود مرده بودیم، ما را با مسیح زنده کرد – پس، از راه فیض نجات یافته‌اید؛ . . . زیرا به فیض و از راه ایمان نجات یافته‌اید – و این از خودتان نیست، بلکه عطای خداست.” (رساله به افسسیان ۲:‏‏۴، ۵ و ۸). پس ما پیش از ایمان آوردن به مسیح، اراده‌ای نداشتیم که به‌واسطۀ آن تلاشی برای نزدیک شدن به خدا بکنیم. اما اکنون که به‌خاطر فیض مسیح و کار او بر صلیبْ نجات یافته‌ایم، از اراده برخورداریم تا “به سعیِ تمام” بکوشیم. اما خدا آنقدر رحیم است که حتی اکنون نیز که به مسیح ایمان داریم و به‌لحاظ روحانی زنده شده‌ایم، باز، هم تصميم و هم قدرت انجام ارادۀ خود را در ما پدید می‌آورد. پولس رسول می‌فرماید: “زیرا خداست که با عمل نیرومند خود، هم تصمیم و هم قدرت انجام آنچه را که خشنودش می‌سازد، در شما پدید می‌آورد.” (رساله به فیلیپیان ۲:‏۱۳). پس جای نگرانی نیست. ما می‌توانیم با تکیه به قدرت و خواست خدا، در جهت رشد و بلوغ روحانی تلاشی ارادی به‌عمل آوریم.

به اين ترتيب، امروز می‌توانیم تصمیم بگیریم که رشد کنیم. ما باید با خدا همکاری بکنیم. پطرس رسول در این زمینه اندرزِ بسیار عمیقی می‌دهد و می‌فرماید: “از همین رو، به سعی تمام بکوشید تا به‌ واسطۀ ایمان خود نیکویی بار آورید و به‌ واسطۀ نیکویی، شناخت، و به ‌واسطۀ شناخت، خویشتنداری، و به‌ واسطۀ خویشتنداری، پایداری، و به‌ واسطۀ پایداری، دینداری، و به‌ واسطۀ دینداری، مهرِ برادرانه و به ‌واسطۀ مهرِ برادرانه، محبت.” (رسالۀ دوم پطرس ۱:‏۵-‏۷). همان طور که ملاحظه کردید، پطرس رسول مراحل تدریجی رشد را برمی‌شمارد. او از ایمان شروع کرده، به محبت می‌رسد که به فرمودۀ پولس، “کمربند کمال” است (ر.ک. کولسیان ۳:‏۱۴، ترجمۀ قدیمی). اینها هستند نشانه‌های رشد و بلوغ روحانی ما، یعنی ایمان، نیکویی، شناخت خدا، خویشتنداری، پایداری در مشکلات و مصائب، دینداری و اشتیاق به انجام احکام الهی، محبت به برادران و خواهران، و بالاخره، محبت به‌طور کلی. اما از یاد نبریم که پطرس رسول در آغاز می‌فرماید: “به سعی تمام بکوشید” (دوم پطرس ۱:‏۵). رشدِ روحانی ما و کسب این خصائل، بستگی به تلاشِ ارادی ما نيز دارد. خدا امکانات فراوانی در اختیار ما قرار داده است؛ او روح‌القدس را به ما ارزانی داشته تا ما را در مسیر رشدْ یاری رساند. اما ما باید با روح‌القدس همکاری کنیم و سهم خود را “به سعی تمام” انجام دهیم.

پطرس رسول در ادامه چنین تعلیم می‌دهد: “زیرا چون اینها در شما باشد و فزونی یابد، نخواهد گذاشت در شناخت خداوند ما عیسی مسیح، بی‌فایده و بی‌ثمر باشید.” (آیۀ ۸). پس لازم است بکوشیم خصائلی را که نام برده شد، در خود داشته باشیم. اما نه فقط باید آنها را داشته باشیم، بلکه باید آنها “فزونی” يابد، یعنی آنها زیاد شوند، و این همان رشد روحانی است. وقتی این خصائل در ما وجود داشته باشد و فزونی یابد، آنگاه در شناخت مسیح بی‌ثمر نخواهیم بود. یعنی اگر به‌لحاظ روحانی رشد نکنیم و خصائل مسیح‌گونه را بر خویشتن نگیریم، نمیتوانيم یک مسیحیِ پرثمر و پر‌فایده باشيم. اگر می‌خواهیم یک ایماندار مفید باشیم، باید دائماً در مسیر رشد و بلوغ پیشرفت کنیم. حال به هشدار پطرس رسول توجه کنید؛ می‌فرماید: “امّا آن که عاری از اینهاست، کور است و کوته‌بین، و از یاد برده که از گناهان گذشته خویش پاک شده است.” (آیۀ ۹). به عبارتی دیگر، کسی که رشد نکند و این خصائل مسیح‌گونه را در خود پرورش ندهد، به‌لحاظ روحانی “کور و کوته‌بین” است. چنین شخصی به فرمودۀ پطرس رسول از یاد برده که از گناهان گذشتۀ خود پاک شده است، یعنی ایمانداری است بی‌توجه و بی‌مبالات. سپس می‌افزاید: “پس ای برادران، هرچه بیشتر بکوشید تا فراخواندگی و برگزیدگی خویش را تحکیم بخشید، چرا که اگر چنین کنید هرگز سقوط نخواهید کرد. زیرا این‌چنین، دخول به پادشاهیِ جاودانِ خداوند و نجات‌دهندۀ ما عیسی مسیح به‌ فراوانی به شما عطا خواهد شد.” (آیات ۱۰ و ۱۱). خدا برگزیدگانِ خود را به نجات ابدی هدایت می‌کند، و در اینجا پطرس رسول می‌فرماید که ما وظیفه داریم این فراخواندگی و برگزیدگی را “تحکیم بخشیم”. ما باید “به سعیِ تمام” بکوشیم تا برگزیده بودن خود را استحکام بخشیم و در مسیر رشد به جلو حرکت کنیم.

پولس رسول نیز به خصائل مسیح‌گونه اشاره کرده، آنها را ثمرۀ روح‌القدس می‌نامد؛ می‌فرماید: “امّا ثمرۀ روح، محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، فروتنی و خویشتنداری است.” (رساله به غلاطیان ۵:‏۲۲-‏۲۳). بله، طبق این آیات، نشانه‌های رشدْ برخورداری از محبت است، محبتی که در جای دیگر در بارۀ آن توضیح می‌دهد؛ نشانۀ رشدْ برخورداری از شادی و آرامش درونی است، نه آن شادی و آرامش که دنیا عرضه می‌دارد؛ نشانۀ رشدْ صبور و شکیبا بودن در زحمات و مشکلات است؛ نشانۀ رشدْ مهربانی و نیکویی است؛ وفاداری است؛ فروتنی است؛ و در آخر، خصلت مهمِ خویشتنداری و کنترل نفـْس است. آیا این نشانه‌ها در ما هست؟

اما پولس در جای دیگر، این “محبت” را که نخستین و مهم‌ترین ثمرۀ روح‌القدس است، چنین تشریح کرده، می‌فرماید: “محبتْ بردبار و مهربان است؛ محبت حسد نمی‌برد؛ محبت فخر نمی‌فروشد و کبر و غرور ندارد. رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمی‌جوید؛ به‌ آسانی خشمگین نمی‌شود و کینه به دل نمی‌گیرد؛ محبت از بدی مسرور نمی‌شود، امّا با حقیقت شادی می‌کند. محبت با همه چیز مدارا می‌کند، همواره ایمان (یا اعتماد) دارد، همیشه امیدوار است و در همه حال پایداری می‌کند.” (رسالۀ اول به قرنتیان ۱۳:‏۴-‏۷). این آیات را می‌توانیم بارها بخوانیم و خصوصیاتِ محبت را آویزۀ گوش خود سازیم. محبت این نیست که وقتی با کسی روبرو می شويم، سخنان دل‌انگیز به او بگوییم تا آنجا که به حدِ چاپلوسی برسد. محبتْ فقط احساس نیست؛ محبت یک عمل است. کسی که محبت دارد، بردبار و صبور است و در عمل به دیگران مهربانی می‌کند. کسی که محبت دارد، در وجود خود نسبت به دیگران حسادت نمی‌ورزد؛ او خودستایی نمی‌کند؛ به فکر منافع خود نیست؛ زودخشم نیست؛ از کسی کینه به دل نمی‌گیرد، بلکه همۀ خطاکاران خود را می‌بخشد؛ او از شنیدن خبرِ پیروزیِ حقیقت شاد می‌شود؛ او اهل مدارا است و تعصب ندارد؛ او به اطرافیان خود اعتماد دارد و سوء ظن در دل نگاه نمی‌دارد؛ کسی که محبتِ کامل دارد، همیشه امیدوار است، زیرا محبتِ خدا را چشیده است؛ از این رو، همیشه در ایمان و توکل خود به خدا پایدار است. آیا این خصائل مسیح‌گونه در ما هست؟ آیا مایلیم آنها را در خود پرورش بدهیم و در آنها رشد کنیم؟

خداوندگارِ ما عیسی مسیح نیز در آغازِ موعظۀ بالای کوهِ خود، خصائلی را برشمرد که از پیروانش انتظار دارد. به تعدادی از این خصائل از انجیل متی، فصل ۵، آیات ۳ تا ۱۰ اشاره می‌کنیم. “خوشابهحال فقیرانِ در روح، زیرا پادشاهی آسمان از آنِ ایشان است.”. برخلاف تصور یهودیان آن روزگار، پادشاهی یا ملکوت خدا از آنِ زورمندان نیست، بلکه متعلق به کسانی است که به‌لحاظ روحی فقیرند، یعنی کسانی که در وجود خود، هیچ چیزی نمی‌یابند که ایشان را لایق نزدیک شدن به خدا بسازد. ایشان خود را روحاً فقیر و تنگدست می‌بینند. ایشان تکبر ندارند و خودستایی نمی‌کنند. “خوشابهحال ماتمیان، زیرا آنان تسلی خواهند یافت.”. این گفته بسیار عجیب است، زیرا بسیاری از واعظان به مردم وعدۀ شادی می‌دهند، اما مسیح می‌فرماید، خوشابهحال ماتمیان، یعنی کسانی که به‌خاطر خطاهای گذشته و حال خود، ماتم دارند و از ضعف‌های خود آگاهند. “خوشابهحال نرم‌خویان، زیرا آنان زمین را به میراث خواهند برد.”. نرم‌خویی چه خصلت نیکویی است! “خوشابهحال گرسنگان و تشنگان عدالت، زیرا آنان سیر خواهند شد.”. آیا ما برای برقراری عدالت و راستی و انتشار پیام انجیل در زمینۀ مصالحه با خدا، تشنه و گرسنه هستیم؟ “خوشابهحال رحیمان، زیرا بر آنان رحم خواهد شد.”. در اطراف ما نیازمندان روحی و مادی بسیاری وجود دارند؛ آیا بر آنان رحم می‌کنیم؟ آیا نسبت به زیردستان خود رحیم هستیم؟ “خوشابهحال پاکدلان، زیرا آنان خدا را خواهند دید.”. پاکدل کسی است که ظاهر و باطنش یکی باشد. به بیانی دیگر، اگر بگذاریم مردمان، باطن ما را ببینند، خدا نیز خواهد گذاشت او را ببینیم. “خوشابهحال صلح‌جویان، زیرا آنان فرزندان خدا خوانده خواهند شد.”. آیا با اطرفیان خود در صلح و صفا به‌سر می‌بریم؟ آیا می‌کوشیم میان دیگران صلح و آشتی به‌وجود آوریم؟ “خوشابهحال آنان که در راه پارسایی آزار می‌بینند، زیرا پادشاهی آسمان از آنِ ایشان است.”. پیمودن راه پارسایی و عدالت دشوار است و قطعاً به‌خاطر آن مورد آزار و اذیت کسانی قرار خواهیم گرفت که بدکاری را دوست می‌دارند.

حال که تمام این خصائل مسیح‌گونه را از بخشهای مختلف کلام خدا بیان کردیم، باید از خود بپرسیم که آنها تا چه حد در ما وجود دارند؟ نشانۀ رشد روحانی، همانا برخورداری از این خصائل و خصوصیات رفتاری است. آیا در این مسیر رشد کرده‌ایم؟ آیا مایلیم “به سعیِ تمام” بکوشیم از این خصائل بهره‌مند شویم؟