در چند مقالۀ پیشین دیدیم که هدف خدا برای زندگی روحانی ما این است که رشد کنیم و به بلوغ روحانی برسیم.
به این منظور، خدا امکانات مختلفی در اختیار ما گذاشته است. مهمتر از همۀ اینها، حضور روحالقدس در زندگی ما، مطالعۀ کتابمقدس و دعا است. اما برای رشدِ روحانی، باید انگیزه داشت. باید اشتیاق داشت که به جلو حرکت کنیم. در این مقاله در این زمینه بحث خواهیم کرد.
مشکلی که بسیاری از ایمانداران با آن مواجه هستند، این است که متوجه این حقیقت نیستند که “باید” رشد کنند و “نباید” ساکن بمانند و درجا بزنند. فکر میکنند همین که ایمان آوردهاند و مسیحی شدهاند، کافی است. ایشان اهمیتی به رشدِ روحانی نمیدهند. بعضی نیز نمیدانند چگونه باید رشد کنند. اما خدا از ما میخواهد که رشد نماییم و به جلو حرکت کنیم. پطرس رسول ما را این گونه اندرز میدهد: “پس شما ای عزیزان، حال که این را میدانید، بههوش باشید مبادا به راه نادرستِ بیدینان گمراه شوید و پایداریتان را از کف بدهید، بلکه در فیض و شناخت خداوند و نجاتدهندۀ ما عیسی مسیح نمو کنید، که او را از حال تا ابدالآباد جلال باد! آمین.” (رسالۀ دوم پطرس ۳:۱۷-۱۸). به بیانی دیگر، اگر رشد نکنیم و به جلو حرکت ننماییم، ممکن است گمراه شویم و پایداری خود را از کف بدهیم. پس باید بدانیم که همواره باید به جلو حرکت کنیم.
نویسندۀ رساله به عبرانیان میفرماید: “در این باره، مطالب بسیار برای گفتن داریم، اما شرح آنها دشوار است، چرا که گوشهای شما سنگین شده است. براستی که پس از گذشت این همه وقت، خودْ میبایست معلّم باشید. و با این حال نیاز دارید کسی اصول ابتدایی کلام خدا را دیگربار از آغاز به شما بیاموزاند. شما محتاج شیرید، نه غذای سنگین! هر که شیرخوار است، با تعالیم پارسایی چندان آشنا نیست، زیرا هنوز کودک است. امّا غذای سنگین از آنِ بالغان است که با تمرین مداوم، خود را تربیت کردهاند که خوب را از بد تشخیص دهند.” (رساله به عبرانیان ۵:۱۱-۱۴). بله، مطالب بسیاری برای آموختن هست. تجربیات روحانی بسیاری در انتظار ما است. اما اول باید در مسیر رشد قرار بگیریم تا بهتدریج اینها را بیاموزیم. چقدر جای تأسف است که بسیاری از ایمانداران نه انگیزهای برای رشد دارند و نه اشتیاقی.
نویسندۀ رساله به عبرانیان در ادامۀ همین مطلب میافزاید: “پس بیایید تعالیم ابتدایی دربارۀ مسیح را پشت سر نهاده، بهسوی کمال پیش برویم، و دیگربار توبه از اعمال منتهی به مرگ، و ایمان به خدا، و آموزشِ تعمیدها، و دستگذاریها، و رستاخیز مردگان و مجازات ابدی را بنیاد ننهیم.” (عبرانیان ۶:۱-۲). نویسنده در این دو آیه، ایمانداران را ترغیب میکند تا تعالیم ابتدایی را پشت سر بگذارند و “بهسوی کمال پیش بروند”. در اینجا منظور از “کمال” همان سن کاملیت است، یعنی بلوغ کامل در بزرگسالی. نویسنده پیش از آن گفته بود که مخاطبینش هنوز نیاز دارند که، کسی اصول ابتدایی کلام خدا را دیگربار از آغاز به ایشان بیاموزاند. و اکنون ایشان را ترغیب میکند که این تعالیم ابتدایی را پشت سر بگذارند و بهسوی کمال پیش بروند، یعنی بهسوی بلوغ کامل.
همان گونه که از این آیات برمیآید، گویا حداقل دو نوع ایماندار وجود دارد، ایماندارانی که هنوز در مرحلۀ شالودهها و بنیادهای ابتدایی مسیحیت هستند، نظیر توبه و ایمان و تشویق به زندگی مقدس، و سپس ایماندارانی که به جلو حرکت کردهاند و به درکی کاملتر از تعالیم، و به بلوغ رسیدهاند. دستۀ اول، یعنی ایماندارانی که درگیر اصول ابتدایی میباشند، هنوز گرفتار عادتهای نادرست هستند و مدام در این فکرند که چگونه از آنها آزاد شوند. ایشان نیاز دارند کسی دائماً تشویقشان کند که مقدس زندگی کنند. ایمانداران نابالغ، هنوز نیاز دارند کسی اصول ابتدایی اعتقادات را به ایشان تعلیم دهد، اصولی نظیر الوهیت مسیح، تثلیث، و واقعی بودن قیامت مردگان. اینها همان ایماندارانی هستند که در رابطۀ خود با خدا، تفکری کودکانه دارند، یعنی اینکه خدا را فقط بهخاطر برکات و کارهای خارقالعادۀ او میخواهند. مسيحيان شهر قرنتس، واقع در یونان امروزی نیز دچار همین مشکل بودند. عدهای از آنان تصور میکردند که فقط کسانی روحانی هستند که عطايای روحانی خاصی را داشته باشند. پولس رسول در فصلهای ۱۲، ۱۳ و ۱۴ از رسالۀ اول خود، به ایشان تذکر میدهد که عطایای روحالقدس گوناگونند، اما آنها را يک روح میبخشد. و ظهور روح، به هر کس برای منفعتِ همگان داده میشود. پولس در ضمن به ایشان تذکر میدهد که “محبت” برتر از “همۀ” عطایا است. در اینجا است که جملهای را بیان میفرماید که قبلاً نیز به آن اشاره کردهایم و در اینجا باز ضروری است آن را تکرار کنیم؛ میفرماید: “ای برادران، در درک و فهم کودک نباشید، بلکه در بدی کردن کودک باشید. برعکس، در درک و فهم بالغ باشید.” (رسالۀ اول به قرنتیان ۱۴:۲۰). بهطور خلاصه، ایماندارانِ نابالغ به درکِ اصول عمیقتر کلام خدا و تعالیم آن نائل نشدهاند.
اما ایماندارانی که تعالیم ابتدایی در بارۀ مسیح را پشت سر نهادهاند و بهسوی کمال پیش رفتهاند، کسانی هستند که در درک امور روحانی رشد کردهاند. اینها کسانی هستند که فرمایش نویسندۀ رساله به عبرانیان در موردشان صدق میکند که میفرماید، “غذای سنگین از آنِ بالغان است که با تمرین مداوم، خود را تربیت کردهاند که خوب را از بد تشخیص دهند.”. اینها قادرند در امور روحانی و نیز در زندگی روزمره، ارادۀ خدا را تشخیص دهند، زیرا این اراده را از مطالعۀ دقیق کلام خدا دریافتهاند. به همین دلیل رفتار اجتماعی ایشان نیز بالغانه است، نه کودکانه. این رفتار اجتماعی مبتنی است بر محبتی که پولس رسول در همان رسالۀ اول قرنتیان، فصل سیزدهم، توصیف کرده است. “محبتی” که بردبار و مهربان است؛ حسد نمیبرد؛ فخر نمیفروشد و کبر و غرور ندارد. رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمیجوید؛ به آسانی خشمگین نمیشود و کینه به دل نمیگیرد؛ از بدی مسرور نمیشود، با حقيقت شادی میکند. با همه چیز مدارا میکند، همواره ايمان دارد، همیشه امیدوار است و در همه حال پایداری میکند (ر.ک. اول قرنتیان ۱۳:۴-۷). این دسته از ایماندارانِ بالغ، همچنین قادرند سایر ایمانداران را تعلیم دهند و با مشورتهای نیکوی خود بنا کنند. خدمت ایشان بسیار مؤثر است. آیا مایل و مشتاق هستیم که اینچنین رشد کنیم و بالغ شویم و به جلو حرکت کنیم؟
همان طور که خواندیم، نویسندۀ رساله به عبرانیان میفرماید، “بهسوی کمال پیش برویم،”. در متن اصلیِ کتاب که به زبان یونانی است، این فعل، هم در وجه مجهول است و هم در حالت استمراری. در واقع، ترجمۀ درست آن میتواند چنین چیزی باشد: “بگذاریم دائماً به سوی کمال پیش برده شویم”. این جمله، هم این مفهوم را میرساند که باید “دائماً” در حال رشد باشیم و هم اینکه اجازه دهیم کس دیگری ما را بهسوی کمال پیش ببرد. این شخص کسی نیست جز روحالقدس که حیاتیترین عامل رشد ما و پیش رفتن بهسوی کمال است. ما باید دائماً تسلیم روحالقدس باشیم تا او ما را بهسوی کمال پیش ببرد. این امری است دائمی و نه مقطعی. ما در تمام طول عمر خود باید در مسیر رشد و کمال به پیش برویم. رشد و پیشروی بهسوی کمالِ روحانی، مانند پارو زدن برخلاف جریانِ آب رودخانه است؛ بنابراین، کار سادهای نیست. به همین دلیل است که نیاز به قدرت روحالقدس داریم.
همان طور که گفتیم، رشد روحانی و حرکت بهسوی کمال، مانند پارو زدن برخلاف جریان آب رودخانه است. تعالیم مسیح با تعلیمات مذاهب اين جهان بسیار تفاوت دارد. چکیده و جوهر این تعالیم در “موعظۀ بالای کوهِ” مسیح آمده است. این موعظه را میتوانید در فصلهای ۵، ۶ و ۷ از انجیل متی بیابید. یک بار خواندنِ آن کافی است که پی ببرید انجام این احکام تا چه حد دشوار است. انسانِ عادی و نفسانی هرگز قادر به اجرای آنها نیست. طبق این تعلیم، کسانی وارد ملکوت آسمان و پادشاهی خدا میشوند که خود را “مسکینِ در روح” دانستهاند، یعنی پذیرفتهاند که در خودْ هیچ چیز نیکویی ندارند، فقیرند و تنگدست و برای دریافت نجات و رستگاری ابدی، فقط و فقط متکی به فیض خدا هستند. پادشاهی خدا متعلق به “ماتمیان” است، آنانی که بهخاطر گناهان خود و دیگران، و نیز برای وضعیت وخیم دنیا در ماتم هستند، زیرا ایشان هستند که تسلی خواهند یافت. کسانی وارث پادشاهی خدا خواهند شد که “فروتن” باشند، چه نزد خدا و چه نزد انسانها. کسانی خدا را خواهند دید که “پاکدل” باشند، یعنی ظاهر و باطنشان یکی باشد. چه کسی میتواند ادعا کند که از این خصوصیات برخوردار است، بهجز کسی که بهواسطۀ روحالقدسْ تولد تازه یافته باشد؟ بله، ما برای اینکه در این خصوصیات رشد کنیم و به کمال برسیم، باید از روحالقدس، قدرت دریافت کنیم.
افزون بر این، مسیح در همین موعظه فرمود که خشم گرفتن، بهاندازۀ ارتکاب قتل مجازات دارد. با شهوت نگريستن به یک زن، بهاندازۀ ارتکابِ خودِ عمل زنا گناه محسوب میشود. طلاق دادن زن، جز به علت خيانت در زناشويی، مطلقاً مجاز نیست. سوگند یاد کردن به منظور اثباتِ صدقِ گفتار، اصلاً جايز نيست، چون “بلۀ” ما باید بله باشد و “نۀ” ما نه. باید بینهایت بزرگوار باشیم، بهطوری که بدی دیگران را با نیکویی پاسخ دهیم؛ اگر کسی به گونۀ راست ما سیلی زد، باید گونۀ دیگر را نیز بهطرف او برگردانیم؛ اگر کسی خواست چیزی بهزور از ما بگیرد، بیش از انتظارش به او بدهیم. باید حاضر باشیم کسانی را که کمر به دشمنی ما بستهاند، ببخشیم و به ایشان نیکی کنیم و دعای خیر برایشان بکنیم. باید از تظاهر در مذهب خودداری کنیم. نگران فردای خود نباشیم. در بارۀ انگیزههای دیگران قضاوت نکنیم. همۀ اینها راهی دشوار را برای ما ترسیم میکنند. مسیح خودْ فرمود: “از درِ تنگ داخل شوید، زیرا فراخ است آن در و عریض است آن راه که به هلاکت منتهی میشود و داخلشوندگانِ به آن بسیارند. اما تنگ است آن در و سخت است آن راه که به حیات منتهی میشود، و یابندگان آن کماند.” (انجیل متی ۷:۱۳-۱۴). بله، قدم گذاشتن در راه مسیح و در مسیر رشد و بلوغ روحانی، کاری بسیار دشوار است و دائماً نیاز به کمک روحالقدس داریم. درک عمیق احکام موعظۀ بالای کوه و اطاعت درست از آنها در همۀ جنبههای زندگیمان، نیاز به یک عمر پارو زدن برخلاف جریان آبِ رودخانه دارد.
اما به منظور حرکت به جلو، باید چیزهایی را پشت سر خود ترک کنیم. در آیاتی که از رساله به عبرانیان نقل کردیم، دیدیم که نویسنده میفرماید: “پس بیایید تعالیم ابتدایی دربارۀ مسیح را پشت سر نهاده، به سوی کمال پیش برویم”. متأسفانه بعضی از ایمانداران هنوز تعالیم اولیه را درست نمیدانند و آنها را درست درک نکردهاند. به نظر میرسد بعضی از نوکیشانِ مسیحی تنها نام مذهب خود را تغییر دادهاند. پیش از آن، از دین قبلی خود چیز درستی نمیدانستند، اکنون نیز چیز درستی در بارۀ مسیحیت نمیدانند. قبلاً قوانين دین خود را انجام نمیدادند، اکنون نیز اهمیتی به احکام مسیح نمیدهند. دلشان تنها به این خوش است که روزهای خاصی به کلیسا بروند و سرودهای شاد بخوانند و به هیجان بیایند و بعد با سایر اعضای کلیسا مصاحبت و مشارکتی داشته باشند و در آخر نیز شاد و خرم به خانه برگردند و ساعاتی با این امور سطحی دلخوش باشند. اینان هنوز در رفتارهای کودکانه و نفسانی زندگی میکنند، در کینهتوزی، کدورت، تلخی، حسادت، رقابت، چشم و همچشمی، و کینه و نفرت. بعضی نیز حتی در سطح رهبران کلیساها و گروههای مسیحی، درگیر رقابتها و تعصبات فرقهای هستند؛ یکی میگوید که تو گرفتار فلان کار زشت هستی، پس روح پلید داری، دیگری میگوید که تو به زبانها سخن نمیگویی، پس اصلاً روحالقدس را نداری. یکی میگوید که تو چيزی از کلام خدا نمیدانی، بههمين علت اعتقاد داری که میتوان نجات را از دست داد. دیگری میگوید که تو برای اينکه بتوانی راحتتر گناه کنی، اعتقاد داری که نجات را نمیتوان از دست داد. اینها همه نشانههای عدم رشد روحانی است. اما کلام خدا ما را ترغیب میکند که این امور ابتدایی را پشت¬سر بگذاریم و از طریق رشدِ روحانی، بهسوی کمال پیش برویم.
خوشبختانه امروزه کتابهای بسیار مفیدی به فارسی ترجمه شده و انتشار یافته که میتواند ما را در درکِ
درست تعالیم کلام خدا یاری دهد. درسهای سودمند الهیات بهصورت مکاتبهای یا اینترنتی در اختیار علاقمندان قرار دارد. سایتهای بسیار مفیدی وجود دارد که مقالات آنها میتوانند ما را در درکِ درست کلام خدا کمک کنند تا آنها را عمیقتر بیاموزیم و “تعالیم ابتدایی دربارۀ مسیح را پشت سر نهاده، به سوی کمال پیش برویم،”.
در آخر، مناسب است این گفتۀ پولس رسول را آویزۀ گوش خود سازیم که میفرماید: “برادران، گمان نمیکنم که هنوز آن را (یعنی رسیدن به کمال را) به دست آورده باشم؛ امّا یک کار میکنم، و آن اینکه آنچه در عقب است به فراموشی میسپارم و به سوی آنچه در پیش است خود را به جلو کشانده، برای رسیدن به خط پایان میکوشم، تا جایزهای را به دست آورم که خدا برای آن مرا در مسیحْ عیسی به بالا فراخوانده است. همۀ ما که بالغیم، باید چنین بیندیشیم؛ و اگر دربارۀ موضوعی به گونهای دیگر میاندیشید، این را نیز خدا بر شما آشکار خواهد فرمود.” (رساله به فیلیپیان ۳:۱۳-۱۵). آیا متوجه هستیم که باید به جلو حرکت کنیم؟ آیا نیاز به رشد و بلوغ روحانی را احساس میکنیم؟ آیا مشتاق هستیم که رشد کنیم؟