در اين سلسله مقالات، به بررسی چند تعلیم نادرست میپردازیم که موذیانه به محافل مختلف مذهب پروتستان نفوذ کرده و فکرِ ایماندارانِ به مسيح را پریشان ساخته است. تعلیمی که پیش از همه بررسی کردیم، این نکته بود که ایماندارانِ واقعی ممکن است اسیر ارواح خبیث بشوند. پیروان این تعلیم معتقدند که مسیحیانی که رفتارهای نادرست دارند یا درگیر عادتهای اشتباه هستند، اسیر ارواح پلیدند و باید این ارواح را در جلسات “آزادسازی” از ایشان بیرون کرد.
همینطور دیدیم که شخصی به نام کِنِت کوپلند Kenneth Copeland تعلیم میدهد که در زبان انسان قدرتی جادویی هست و شخص اگر با ایمان، سخنی بر زبان بیاورد، خدا موظف است خواستۀ او را برآورده سازد. در مقالۀ گذشته نیز دیدیم که طبق تعلیم این شخص، ثروت مادی، حتماً و الزاماً نشانۀ تأييد و برکتِ خداست و مسیحیان باید پيوسته از ثروت، رفاه و کامیابی برخوردار باشند؛ اگر نباشند، یعنی اینکه در زندگیشان گناهی هست یا ایمان کافی ندارند و مطیع خدا نیستند. در این مقاله، به معرفی و بررسی یک عقیدۀ خطرناکِ دیگر از آقای کوپلند میپردازیم که در میان بعضی از مسیحیان پروتستان رواج پیدا کرده است.
پیش از هر توضیحی، باید بار دیگر این نکته را یادآوری کنیم که برای مسیحیان پروتستان، فقط یک منبع یا مرجع هست که از آن اصول عقیدتی و اخلاقی را استخراج میکنند. این مرجعِ یگانه و واحد، همان کتابمقدس است، یعنی مجموعۀ تورات و صُحُف انبیا و انجیل. مسیحیان پروتستان هیچ عقیدهای را که در کتابمقدس نیامده باشد، قبول نمیکنند. در ضمن، کتابمقدس را باید مطابق اصول درست، تفسیر کرد. این اصول چیزی نیست جز آنچه که عقل سلیم حکم میکند. به این ترتیب، برای مثال، اگر نکتهای فقط در یک یا دو آیه ذکر شده باشد، نمیتواند همچون پایه و اساسی برای یک تعلیم مهم بهکار برود. هر تعلیمِ مهمی باید بر اساسِ کلِ کتابمقدس تدوین و تهیه شود. برای مثال، در رسالۀ اول قرنتیان ۱۵:۲۹ چنین آمده: “اگر مردگان برنمیخیزند، آنان که به نیابت از ایشان تعمید میگیرند، چه کنند؟ اگر مردگان برنمیخیزند، چرا به نیابت از ایشان تعمید میگیرند؟”. در این فصل، پولس رسول در بارۀ واقعی بودنِ قیام مسیح و همینطور قیامت مردگان در روز آخر، سخن میگوید. او برای اثبات این اعتقاد، از مسیحیان قرنتس میپرسد که اگر قیامتی نیست، پس چه لزومی دارد که ایشان از طرف مردگان تعمید بگیرند؟ گویا تعمید گرفتن بهجای مردگان، رسمی بوده که در بین مسیحیان قرنتس متداول شده بود. در اين آيه، پولس این رسم را تأیید نمیکند، بلکه فقط از آن بهعنوان استدلال استفاده میکند. در هیچ جای دیگری از کتابمقدس نیز گفته نشده که میشود از طرف مردگان و بهجای آنان تعمید گرفت. به همین دلیل، ما بر اساس این آیۀ تک، نمیتوانیم تعلیمی استخراج کنیم و بگوییم که میتوانیم بهجای عزیزان و خویشان مردۀ خود تعمید بگیریم. ما پروتستانها فقط تعالیمی را قبول میکنیم که در جاهای مختلف کتابمقدس بهطور روشن و مکرر تعلیم داده شده باشد.
اما بعضی از واعظان و معلمان، یا به این آیههای تک استناد میکنند، یا به مکاشفات شخصی خود که هیچ چیز اعتبار آنها را ثابت نمیکند. در دو مقالۀ گذشته، به دو مورد از این کاربردهای نادرستِ کِنِت کوپلند از کتابمقدس اشاره کردیم، که یکی وجود قدرت جادویی در زبان انسان بود و دیگری برخورداری از ثروت و کاميابی مادی به شرط ایمان و اطاعت از خدا. اما کنت کوپلند عقاید بسیار عجیبِ دیگری نیز دارد که ما فرصت رسیدگی به همۀ آنها را نداریم، و فقط به آنهایی اشاره میکنیم که ذهن مسیحیانِ ایرانی را مغشوش کرده است. یکی از این عقایدِ آقای کوپلند این است که مسیحْ وقتی بر روی صلیب قربانی شد تا کفارۀ گناهان ما را فراهم سازد و جریمۀ گناهان ما را بدهد، این کار را فقط با مُردنِ جسمانیاش انجام نداد، بلکه روح او به جهنم رفت و از سوی شیطان شکنجه شد و عذاب دید. علتش نیز این است که شیطان از وقتی که آدم و حوا گناه کردند، صاحبْ اختیارِ مطلق دنیا شد. از آنجا که خدا فرمانروایی بر جهان را به انسان سپرده بود، انسان با سقوط در گناه، این فرمانروایی را به شیطان تسلیم کرد. انسان اکنون به شیطان مدیون است. پس کفاره و قربانیِ مسیح باید به او داده شود. جریمۀ گناهان باید به شیطان پرداخت گردد. خدا برای رهایی انسان از اسارت گناه، باید جریمه را به شیطان پرداخت میکرد و او را راضی میساخت. قربانی میبایست به شیطان پرداخت میشد.
اولاً ببینیم که آیا کنترل دنیا در دست شیطان هست یا نه. در عهدجدید، دو آیه هست که ممکن است این برداشت را ایجاد کند. یکی در انجیل یوحنا ۱۴:۳۰ هست که در آن مسیح میفرماید: “فرصت چندانی باقی نمانده که با شما سخن بگویم، زیرا رئیس این جهان میآید. او هیچ قدرتی بر من ندارد.”. در اینجا، منظور از “رئیس این جهان”، همان شیطان است. اشارۀ بعدی در رسالۀ پولس به مسیحیان شهر افسس ۲:۱-۲ هست که در آن خطاب به مسیحیان میفرماید: “و اما شما بهسبب نافرمانیها و گناهان خود مرده بودید و زمانی در آنها گام میزدید، آنگاه که از روشهای این دنیا و از رئیس قدرت هوا پیروی میکردید، از همان روحی که هماکنون در سرکشان عمل میکند.”. باز در اینجا منظور از “رئیس قدرت هوا”، شیطان است. اما با توجه به سایر بخشهای کتابمقدس، پی میبریم که منظور این آیات این نیست که شیطان صاحبْ اختیار جهان است و همه چیز تحت کنترل او قرار گرفته است. برای مثال، میبینیم که در زمان نوح، وقتی شرارت انسانها به اوج خود رسیده بود، خدا با اقتدار و کنترلِ تمام، طوفانی فرستاد و همۀ بدکاران و حتی جانداران را از بین برد و دنیا را با نسلی جدید از نوح، از نو شروع کرد. میبینیم که خدا ابراهیم را انتخاب کرد و با اقتدار کامل به او وعده داد که نسلی کثیر و بیشمار از او پدید آوَرَد. در زمان موسی نیز خدا ارادۀ مطلق خود را با رهایی قوم اسرائیل از مصر بهعمل آورد. در کتاب مزامیرِ داوود بارها گفته شده که این خداست که کنترل همۀ پدیدههای طبیعت را در دست دارد و حتی خوراک حیوانات را نیز خود او تأمین میکند. حتی حد و مرز قومها و رهبران آنها نیز در دست خداست. ما بهخاطر کمبود وقت، از قرائت این آیات خودداری میکنیم. پس منظور از “رئیس این جهان”، سلطهای است که شيطان بر دل انسانهای بدکار دارد، نه سلطۀ او بر امور جهان بهطور کلی.
خداوندگارِ ما مسیح نیز فرمود: “از کسانی که جسم را میکشند، اما قادر به کشتن روح نیستند، مترسید؛ از او بترسید که قادر است هم روح و هم جسم شما را در جهنم هلاک کند. آیا دو گنجشک به یک پول سیاه فروخته نمیشوند؟ با این همه، حتی یک گنجشک نیز بدون خواست پدر شما به زمین نمیافتد. حتی موهای سر شما بهتمامی شمرده شده است. پس مترسید، زیرا ارزش شما بیش از هزاران گنجشک است.” (متی ۱۰:۲۸-۳۱). در این زمینه، آیاتِ بسیاری هست که وقت کفاف نمیدهد آنها را نقل کنیم. از تمام کتابمقدس درک میکنیم که کنترل دنیا هنوز بهطور کامل در دست پرقدرت خداست. قدرت شیطان محدود میشود به کنترل کردن آنانی که با ارادۀ آزاد خود، افسار زندگیشان را به دست او سپردهاند، برای همین او “رئیس این جهان” خوانده شده، همان “روحی که در سرکشان عمل میکند.”. پس شیطان صاحبْ اختیار این دنیا نیست. شکر خدا را که کنترل دنیا کماکان در دستهای نیرومند اوست.
تا اینجا به این نکته پرداختیم که آیا شیطان صاحبْ اختیار و فرمانروای این دنیا هست یا نه. حال، ببینیم که آیا انسان مدیون شیطان است؟ آیا جریمۀ گناهان انسان باید به شیطان پرداخت شود؟ آیا خدا میبایست قربانی و کفارۀ مسیح را به شیطان بپردازد؟ آیا بهای بازخرید و آزادی انسان میبایست به شیطان پرداخت شود؟
ما در تمام کتابمقدس، هیچ اشارهای به این نمیبینیم که انسان مدیون شیطان باشد. هیچ یک از مردان خدا هم قربانیهای خود را به شیطان تقدیم نمیکردند، بلکه به خدا. در همان صفحات اول کتابمقدس، میبینیم که پسران آدم و حوا، یعنی هابیل و قائن، قربانی خود را به خدا تقدیم کردند. خدا هدیۀ هابیل را پذیرفت، اما هدیۀ قائن را که خداپسندانه نبود، نپذیرفت. بعد از طوفان بزرگ نیز میبینیم که نوح مذبحی، یعنی قربانگاهی برای خدا بنا کرد. در کتاب پیدایش ۸:۲۰-۲۱، و ۹:۱-۲ چنین میفرماید: “و نوح مذبحی برای خداوند بنا کرد، و از هر بهيمۀ پاک و از هر پرندۀ پاک گرفته، قربانیهای سوختنی بر مذبح گذرانيد. و خداوند بوی خوش بوييد . . . و خدا، نوح و پسرانش را برکت داده، بدیشان گفت: بارور و کثیر شوید و زمین را پر سازید. و خوف شما و هیبت شما بر همۀ حيوانات زمین و بر همۀ پرندگان آسمان، و بر هرچه بر زمین میخزد، و بر همۀ ماهیان دریا خواهد بود، به دست شما تسليم شدهاند.”. از این آیات به دو نکتۀ مهم در بارۀ تعلیم غلط کنت کوپلند پی میبریم. اول اینکه قربانی همیشه به خدا و برای رضایت او تقدیم میشد، نه به شیطان؛ و دوم اینکه حتی بعد از سقوط آدم و حوا و انسانهای قبل از طوفان عالمگير، باز فرمانروایی بر طبیعت به نسل جدید انسانها سپرده شد، نه به شیطان.
مهمترین نکتهای که در عهدعتیق، در بارۀ تقدیم قربانیها برای بخشایش گناهان انسان میخوانیم، مقررات خاص و پیچیدۀ قربانیهایی است که قوم اسرائیل میبایست به خدا تقدیم کنند، نه به شیطان. این قربانیها که برای بخشایش گناهان قوم اسرائیل بود، همه به خدا تقدیم میشد، نه به شیطان. در ضمن، ما بر اساس مندرجات عهدجدید میدانیم که این قربانیِ حیوانات، همه اشاره میکردند به آینده و به قربانی کامل خداوندگارِ ما عیسی مسیح که یک بار و برای همیشه به خدا تقدیم شد. اگر قرار بود قربانیِ کفارهکنندۀ مسیح به شیطان تقدیم شود، پس چرا قربانیِ حیوانات در عهدعتیق، همه به خدا تقدیم میشد؟
پولس رسول در رسالۀ خود به مسیحیان افسس، واقع در غرب ترکیۀ امروزی، فصل پنجم، آیۀ ۲، خیلی روشن میگوید که قربانیِ مسیح به خدا تقدیم شد. میفرماید: “با محبت رفتار کنید، چنان که مسیح هم ما را محبت کرد و جان خود را همچون قربانی و هدیهای عطرآگین در راه ما به خدا تقدیم نمود.”. این آیه آنقدر روشن است که نیازی به توضیح اضافه ندارد.
در این بین، رساله به عبرانیان یکی از روشنترین بخشهای کتابمقدس در این زمینه است که بیان میکند قربانی مسیح به خدا تقدیم شد، نه به شیطان. اگر عهدجدید در اختیار دارید، توصیه میکنیم که حتماً این رساله را بهدقت مطالعه بفرمایید. در این رساله، مسیح به کاهن اعظم دین یهود تشبیه شده که هر روزه، حیواناتی را بهعنوان قربانیِ گناه به خدا تقدیم میکرد. با توجه به این توضیح، در فصل نهم از این رساله، در آیات ۱۱ تا ۱۴ چنین میخوانیم: “اما چون مسیح در مقام کاهن اعظمِ آن امورِ نیکو ظاهر گشت که هماکنون واقع شدهاند، به خیمهای بزرگتر و کاملتر داخل شد که به دست انسان ساخته نشده است و به دیگرْ سخن، به این خلقت تعلق ندارد. و به خون بزها و گوسالهها داخل نشد، بلکه یک بار برای همیشه به خون خود به قدسالاقداس داخل شد و بهای رهایی ابدی را حاصل کرد. زیر اگر خون بزها و گاوها و پاشیدن خاکستر گوساله بر آنان که بهلحاظ آیینی ناپاکند، ایشان را تقدیس میکند تا به ظاهر پاک باشند، چقدر بیشتر، خون مسیح که بهواسطۀ آن روح جاودانی، خویشتن را بیعیب به خدا تقدیم کرد، وجدان ما را از اعمال منتهی به مرگ پاک خواهد ساخت تا بتوانیم خدای زنده را خدمت کنیم.”. در این آیات، بهروشنی گفته شده که مسیح کاهن اعظمِ پیمان نوین است. همانطور که کاهن اعظم یهودیان، حیوانات را برای خدا قربانی میکرد تا گناهان قوم یهود را پاک کند، مسیح نیز قربانیِ خود را به خدا تقدیم کرد تا گناهان بشریت را یک بار و برای همیشه پاک سازد.
اما در مورد رفتنِ مسیح به جهنم و عذاب و شکنجه ديدن از سوی شيطان، مطلقاً هیچ اشارهای در عهدجدید به این موضوع نشده است. هیچ دلیلی بر این امر وجود ندارد که نشان دهد مسیح به جهنم رفت و تحت شکنجۀ شیطان قرار گرفت. عذاب و مصائب او پیش از مصلوب شدن، و همینطور مرگ جانکاه او بر صلیب، برای قربانی کردنِ گناهان ما کافی بود. این چیزی است که در تمام عهدجدید ذکر شده است. در ضمن، در انجیل لوقا ۲۳:۴۳، مسیح به آن مجرمی که همراه او مصلوب شده بود و به او ایمان آورد، فرمود: “آمین، به تو میگویم، امروز با من در فردوس خواهی بود.”.
به این ترتیب، باید خیلی مراقب باشیم تا از اصول درست کتابمقدس منحرف نگردیم و پیروِ تعالیمی نشویم که هر روز از یک جای دنیا سر بر میآورد. دعای ما این است که همۀ شما از این تعالیمِ نادرست در امان باشید و به تعلیم درستِ انجیلِ مقدسِ خداوندگار ما مسیح بچسبید. آمین.