رادیو مژده

وبلاگ‌ها

بامبوی چینی

قرار بود امروز در کلیسا جشن یک سالگی کلاس جوانان را با هم برگزار کنيم. دختران و پسران جوانی حضور داشتند که وقتی به آنها فکر می‌کردم، می‌دیدم چقدر نسبت به یک سال گذشته، رشد کرده‌اند و چقدر در ایمانشان بالغ‌تر شده‌اند.

فرزندان نور

اخيراً با دوستانی که به‌تازگی با آنها آشنا شده بودیم، به یک سفر تفریحی یک روزه رفتیم. در این جمع، افرادی بودند که هر کدام وقتی صحبت می‌کردند، از لهجه‌شان می‌توان حدس زد که متعلق به کدام منطقۀ ايران هستند. بعضی‌ها اهل جنوب بودند، بعضی‌ها اهل شمال. برخی حتی رنگ پوست یا چهره‌شان نشان می‌داد که از کجای ايران هستند.

یک لیوان بیشتر!

سالها پیش در مؤسسه‌ای کار می‌کردم که عدۀ زیادی در آن مشغول به کار بودند. در آشپزخانه، در قسمت ظرفشویی، نوشته‌ای به دیوار چسبانده بودند که از افراد می‌خواست لیوانهای چای خود را شخصاً بشویند و آن را در ظرفشویی نگذارند تا دیگران آن را بشویند.

یک حسادت عجیب!

در دورۀ کودکی من، فیلم‌های عظیمی ساخته می‌شد با مضامینی از کتاب‌مقدس. یکی از این فیلم‌ها که در دورۀ نوجوانی‌ام مرا شدیداً تحت تأثیر قرار داد، فیلم عظیم و فراموش‌نشدنی “ده فرمان” است. گرچه بعد از آن، بارها و حتی اخیراً هم فیلم‌هایی بر اساس زندگی موسی ساخته شده، اما هیچ‌یک نتوانست جای “ده فرمان” سال ۱۹۵۷ را بگیرد.

فکر ما کجا است؟

برای من، گاهی درک بعضی از فرمایشات پولس رسول دشوار بوده است. نمونه‌ای از آن، این آیه است که می‌فرماید: “. . . به آنچه در بالاست دل ببندید، آنجا که مسیح به دست راست خدا نشسته است. به آنچه در بالاست بیندیشید، نه به آنچه بر زمین است.

در انتظار بهار

 از پنجره به بیرون نگاه می‌کنم، زمین یکباره رنگ سبز به‌خود گرفته و جوانه‌های نازک و براق از سرشاخه‌های درختان بیرون زده‌اند. انگار نه انگار که همین دیروز، زمین، خشک و یخ‌زده بود و درختان به‌سان مرده‌ای در میان هوای مه‌آلود، در زیر برف قد خم کرده بودند.

قدرت بی‌نهايت عظيم خدای ما!

مدتی پیش، در حالی که از افسردگی عذاب می‌کشیدم و آرزو می‌کردم که کاش نبودم، ناگهان به یاد آیاتی افتادم که برایم بسیار عزیز هستند. پولس به مسیحیان شهر افـَسُس، واقع در غرب ترکیۀ امروزی، می‌فرماید که برایشان دعا می‌کند تا چشمان دلشان روشن شود، . . . و از قدرت بی‌نهایت عظیم خدا نسبت به ما که ایمان داریم، آگاه شوند.

عضلات روحانی

امروز تصمیم گرفتم به یک باشگاه بدن‌سازی بروم و تمرینات ورزشی‌ام را کمی جدی‌تر دنبال کنم. هنگامی که مربی باشگاه برای سنجش قوای جسمانی‌ام، تست‌های مختلفی از من گرفت، تازه به ناتوانی عضلاتم پی بردم. برخلاف تصورم، عضلاتم به‌خوبی رشد نکرده بودند.