آن شبِ دردناک را خوب بياد دارم. همۀ امیدهایم را در دنیا از دست داده بودم. احساس میکردم که دیگر سعادتی برایم در این دنیا باقی نمانده است. خود را در بدبختی کامل میدیدم. از قضا داشتم فصل چهارم انجیل یوحنا را میخواندم، آنجا که مسیح به آن زن سامری فرمود: “اما هر که از آن آب که من به او دهم بنوشد، هرگز تشنه نخواهد شد،” (یوحنا ۴:۱۴). من در دل خود فریاد زدم: ولی خداوندا، من هنوز تشنهام!
در حال دعا بودم که ناگهان گویی چشمانم گشوده شد. دنبالۀ آیه را خواندم. جواب من درست در دنبالۀ همين آیه بود. مسیح جواب را داده بود؛ میفرمود: “زيرا آبی که من میدهم در او چشمهای میشود که تا به حیات جاویدان جوشان است.” توجه من به عبارت “در او” جلب شد. مسیح فرمود که این چشمۀ جوشان، در درون و در وجود ما خواهد بود. ناگهان گویی دنیای جدیدی به روی من گشوده شد. من سعادت را در دنيای بیرون از خودم میجستم، غافل از اینکه “چشمه” در درونم بود. من مانند آن زن سامری، به سرِ چاههای بیرونی میرفتم و چشمۀ درونی را نادیده میگرفتم. از آن پس، لبِ چشمۀ درون میرفتم تا آبی را دریافت کنم که “تا به حیات جاویدان جوشان است.”
اگر شما نيز، از راه ايمان، مسيح خداوند را در قلب و زندگی خود دريافت کردهايد، شما هم میتوانيد به لبِ چشمۀ درون خود بروید. روحالقدس در آنجا منتظر شما است!