در نوجوانی، وقتی هنوز یکی دو سال از ایمان آوردنم به مسیح نمیگذشت، دربارۀ وسوسهها و کششهای جنسی با برادرِ ایمانداری صحبت میکردم که دو سه سالی از من بزرگتر بود و مدت کوتاهی از ازدواجش میگذشت. به او گفتم: “خوش به حالت که ازدواج کردهای و از وسوسههای جنسی آزاد شدهای.”
جوابی که به من داد، باعث حیرتم شد؛ گفت: “وسوسههای جنسی حتی بعد از ازدواج هم به سراغ انسان میآید!” در آن زمان، حرف او را خوب درک نکردم، اما بعدها پی بردم که چقدر درست میگفت. امیال و کششهای جنسی پدیدهای است که تقریباً در تمام طول عمر انسان با اوست، چه مرد باشد و چه زن!
سلیمانِ حکیم، در فصل هفتم از کتاب “امثال”، گفتار بسیار مهمی در زمینۀ کششها و روابط نامشروع جنسی دارد. او چنین میفرماید: “در میان سادهلوحان، در بین جوانان، جوانی کمعقل دیدم که در کوچه از نزدیکی گوشۀ او میگذشت . . . و اینک، زنی به دیدار او آمد، در لباس فاحشه، با خباثت دل . . . پس او را با سخنان بسیار بفریفت و با چربزبانی اغوا کرد. و جوان بیدرنگ از پی او روان شد، همچون گاوی که به کشتارگاه میرود و آهويی که به دام گرفتار میآيد، . . . تا آنگاه که تیری بر جگرش مینشیند، . . . و نمیداند که به بهای جانش تمام خواهد شد. پس حال، ای پسرانم، به من گوش فرادهید . . . دل شما به راههایش متمایل نشود . . . زیرا بسیاری را از پا درافکنده و کشتگانش بیشمارند.”
حتی ایماندارانِ به مسيح نیز از این وسوسهها و کششها در امان نیستند. برای غلبه بر وسوسههای جنسی، راهی جز پناه بردن به آغوش مسیح و پُر بودن از روحالقدس نیست. پولس رسول میفرماید: “ارادۀ خدا این است که مقدّس باشید: خود را از بیعفتی دور نگاه دارید. هریک از شما باید بداند که چگونه در پاکی و برازندگی، بدن خود را تحت تسلط نگاه دارد. نباید همانند قومهایی که خدا را نمیشناسند، دستخوش امیال شهوانی باشید.” (اول تسالونیکیان ۴: ۳-۵).