پژمان و همسرش سیما، زندگی خوبی با هم دارند. اما چیزی که در زندگی آنها توجه مرا به خود جلب کرد و تا حدّی متعجب شدم، این بود که سیما تا چه حد با حس رقابت و حسادت همسرش در طول سالها کنار آمده است.
برای من بسیار عجیب و تا حدّی سخت بود که ببینم کسی به شریک زندگیاش حسادت میکند و میخواهد حتیالامکان هر چیز خوبی را مانند همسرش داشته باشد. البته کار آنها، گاهی به بحث و اعتراض سیما کشیده میشه، اما باز هم این او بوده که کنار آمده و پذیرفته که باید شوهر خود را با همین خصوصیت دوست داشته باشد.
حسادت، تلخ است و عذابآور، چون هوش و حواستان مدام به شخص مورد حسادت شما است تا ببینید او چه دارد و در چه مرحلهای هست و بدینترتیب، سعی کنید هر طور شده، تشنگیِ ناشی از برابر شدن با او را سیراب کنید. این در حالی است که خدا ما ايماندارانِ به مسيح را به آرامش خوانده و اینکه به آنچه داریم و او در زندگی به ما بخشیده، قانع و شکرگزار باشیم، نه اینکه خود را به آب و آتش بزنیم تا ما نیز از داشتههای ديگران برخوردار بشویم. قناعت و شکرگزار بودن، نشان میدهد که ما از آنچه در زندگی داریم و خدا به ما داده، راضی هستیم و در نتیجه، در آرامش بسر میبریم، چیزی که خیلیها آرزویش را دارند. هر روز، میتوان لااقل یک دلیل برای شکرگزاری پیدا کرد. کلام خدا میفرماید: “البته خداپرستی همراه با قناعت، منفعت بسيار دارد.” (اول تيموتاؤس ۶: ۶). “زندگی شما بَری از پولدوستی باشد و به آنچه دارید قناعت کنید، زیرا خدا فرموده است، تو را هرگز وا نخواهم گذاشت، و هرگز ترک نخواهم کرد.” (عبرانیان ۱۳: ۵).