واقعيتی را که میخواهم با شما در ميان بگذارم اين است که، من بعنوان يک ايماندار مسيحی بايستی پيوسته به خدای خود اعتماد نمايم. اعتماد و توکل به خدا در هر روز و در هر شرايط، خواست و ارادۀ خدا برای فرزندانش میباشد. فرزندان خدا کسانی هستند که از طريق ايمان به نجاتدهندۀ بشر، عيسی مسيح خداوند، که بخاطر آمرزش گناهان ما بر صليب مرد و برای نيک محسوب شدن ما از مردگان برخاست و زنده است، امتياز فرزندخواندگی خدا را کسب کردهاند.
وقتی پدری دست بچهاش را میگيرد و باهم از يک خيابان پررفت و آمد و شلوغ عبور میکنند، پدر انتظار دارد که فرزندش به او اعتماد کند و دست در دست هم به آنطرف خيابان برسند. در اين دنيای پرغوغا و پرخطر نيز، ما فرزندان خدا بايد دائماً به پدر آسمانیمان اعتماد داشته باشيم و وجود خود را به او بسپاريم. در مزمور هشتاد و چهارم، آيۀ ١٢ نوشته شده: “ای خداوند قادر متعال، خوشا به حال کسی که بر تو توکل (اعتماد) دارد”.
من در زندگی مسيحیام آموختهام که ضروری است در فراز و نشيبها، در نام مسيح و با هدايت روحالقدس به پدر آسمانی خود اعتماد و توکل نمايم. بعوض ترس و نگرانی، بوسيلۀ کلام خدا و دعا، وجود خود و درخواستهايم را به خدا واگذار کنم. آنگاه میتوانم مطمئن باشم که آرامش الهی و کمک و ياری او، مرا پيش برده و برطبق فيلپيان فصل اول، آيۀ ٦: “کار نيکويی را که خدا در من شروع کرد تا به هنگام بازگشت عيسی مسيح، آن را به کمال خواهد رسانيد”.