جایی که من در آن زندگی میکنم، طی دو سه سال گذشته بارندگی کمی داشته و به همین خاطر، همه باید از مصرف بیرویۀ آب خودداری کنند. مردم میدانند خشکسالی چقدر ناخوشایند است. بنابراین، از هر بارش باران یا برف بسیار خوشحال میشوند و خدا را شکر میکنند و به سهم خود، هر کاری از دستشان بربیاید، در این زمینه انجام میدهند.
در زندگی روحانی ما نیز همینطور است. آیا میدانیم در چه وضعیت روحانیای هستیم؟ آیا در خشکسالی روحانی بسر میبریم؟ آیا یادمان هست، آخرین باری که باران روحالقدس بر زمین قلب و جانمان بارید و سیرابمان کرد، چه وقت بوده؟ آیا هر روز تشنۀ حضور و ملاقات با خداوند و مصاحبت با او در دعا و مطالعۀ کلام هستیم؟ آیا با او گفت و شنودی صمیمانه داریم؟ آیا دیگران طراوت و تازگی روحانی را در ما میبینند، یا اینکه پژمردهایم و خشک! اگر احساس میکنیم در حال از دست دادنِ طراوت و تازگی روحانی خود هستیم، اگر دیگر مثل اولین روزها، ماهها و سالهای ایمان خود، تشنۀ ملاقات با عیسی و کلام او نیستیم، وقت را از دست ندهیم. بیاییم هر کاری از دستمان برمیآید، انجام بدهیم تا این رابطه اصلاح شود، تا روحالقدس با پریاش بار دیگر بیاید و سیرابمان کند و ما را تازه سازد. پس همین حالا، تا وقت هست، دست به کار شویم و در برنامۀ زندگی خود تغییرات لازم را ایجاد کنیم تا بتوانیم وقت مفیدی به خداوند اختصاص دهیم و تازگی و طراوت خود را بازیابیم. “او بسان درختیست نشانده بر کنارۀ جويبار، که ميوۀ خويش در موسمش آرد به بار، و برگش نيز پژمرده نشود، و در هر آنچه کند کام يابد.” (مزمور۱: ۳).