شما را نمیدانم، اما من بسیار خوشحالم که در دورهای زندگی میکنم که حدود ۷۰ سال است در آن جنگ جهانی رخ نداده و خودم و فرزندانم میتوانیم در امنیت زندگی کنیم.
اما وقتی به یاد میآورم که چگونه جنگهای بسیار ویرانگری در جهان سوم برانگیخته میشود، از خودم میپرسم که آیا رخ ندادن یک جنگ جهانی دیگر بهعلت پیشرفت در تمدن بشری است یا ترس اَبَرقدرتها از نابودی قطعی و یکسرۀ خودشان؟ وقتی به جنگ ایران و عراق در دهههای گذشته، و نیز جنگهای خانمانبرانداز و وحشیانۀ ديگر در خاورمیانه و اوکراین و سایر مناطق فکر میکنم، به این نتیجه میرسم که ذات بشری همان است که در گذشته بوده و کتابمقدس آن را تشريح میکند!
بله، ذات گناهآلود بشری تغییر نکرده، آنچه تغییر کرده، مقتضیات زمان است. اشعیا، یکی از انبیای عهد عتيق در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، در این باره چنین میفرماید: “تمامی سَر بیمار است، و تمامی دل، مریض. از کف پا تا فرق سر، در آن هيچ تندرستی نیست؛ سراسر، جراحت و کوفتگی و زخم تازه است، که نه بخیه شده، نه بسته گشته، و نه به روغن مرهم گذاشته شده است.” (کتاب اِشعیا ۱: ۵ و ۶). تک تکِ انسانها نیاز دارند که ذات و دلشان دگرگون شود و تبدیل به انسانی نو شوند. این کار نیز ممکن نیست جز از طریق تولد تازهای که عیسی مسیح توسط روحالقدس به کسانی که قلباً به او ايمان میآورند، عطا مینمايد!
آیا ميل داری از راه ايمان به مسيحِ خداوند، ذات و وجودت دگرگون شود؟