چند روز پیش، افتخار داشتم با خادمی قدیمی صحبت کنم. بحث به اینجا کشید که چگونه میتوانیم فروتن شویم. او از یکی از رهبران برجستۀ مسیحی، این جمله را نقل قول کرد: “اگر میخواهی فروتن شوی، باید تحقیرها را تحمل کنی!”
این جمله مرا به فکر فروبُرد. آیا خداوندگارِ ما، عیسی مسیح، همین کار را نکرد؟ او که در آسمان، با خدا همذات و برابر بود، امتیازات خود را کنار گذاشت، انسان شد، و به فجیعترین و شرمآورترین شیوه، کشته شد تا تاوان گناهان ما را بپردازد. فقط بعد از چنین تحقیرهایی بود که خدا نه تنها او را از مردگان برخيزانيد، بلکه “او را بهغایت سرافراز کرد و نامی برتر از همۀ نامها بدو بخشید، تا به نام عیسی هر زانویی خم شود، در آسمان، بر زمین و در زیر زمین، و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیحْ خداوند است، برای جلال خدای پدر.” (رساله به فیلیپیان ۲: ۹-۱۱).
این حقیقت، مرا به یاد تجربیات خودم در زندگی مسيحی انداخت. در سالهايی که در خدمت مسیح بودهام، بارها تحقير شدهام. اوائل میکوشیدم بهنوعی به طرف مقابل بفهمانم که کارش اشتباه بوده. اما شبی، وقتی سعی میکردم بخوابم، این فرمایش مسیح، همچون صاعقه، در ذهنم درخشید: “اگر کسی به گونۀ راست تو سیلی زند، گونۀ دیگر را نیز به سوی او بگردان.” (انجیل متی ۵: ۳۹). از آن پس، میکوشم اگر کسی مرا تحقير کرد، نه تنها تلافی نکنم، بلکه حتی تذکری هم به او ندهم، چون به من ثابت شده که معمولاً طرف مقابل، با سعی من، خطای خود را صادقانه تصدیق نخواهد کرد. شاید به این طریق، فروتنتر شوم!