ما این اصطلاحات را برای جگرگوشهها و عزیزانمان زياد بهکار میبریم: “فدات بشم! قربونت برم! بمیرم برات!” و چقدر از بیان اين اصطلاحات لذت میبریم. وقتی آنها را برای فرزندان خود بهکار میبریم، گوئيا واقعاً مایلیم جانمان را فدایشان بکنیم تا سعادتمند باشند و چنین نیز بمانند. ما با این اصطلاحات، بهنحوی آرزوی قلبی خود را ابراز میکنیم. گاه نیز اين اصطلاحات را برای دوستانمان بهکار میبریم، که در این صورت، بیشتر جنبۀ تعارف دارد تا بیان واقعیت.
ولی آیا میدانستید که کسی این اصطلاحات را واقعاً برای تک تک ما بهکار برد و آنها را در واقع عملی هم ساخت؟
بله، این خدای پرمحبت و نيکوی ما بود! این خدا بود که بدون تعارف بیان کرد: “به قربانتان بروم! فدایتان بشوم!”. او آنقدر ما را دوست داشت که پسر یگانۀ خود را فرستاد تاعملاً “به قربان ما برود”، کسی را که یگانه مظهر ذات او بود، عیسی مسیح را.
مسیحیان، هر سال در روز “جمعۀ صليب” که “جمعۀ نيک” هم ناميده شده، اين واقعۀ بسيار مهم را گرامی میدارند و در بزرگداشت آن میکوشند، زیرا در چنین روزی بود که مسیح “به قربان ما رفت”. او جان خود را فدای ما نمود تا گناهان ما را کفاره کند، یعنی تاوان و جريمۀ گناهان ما را بپردازد تا چنانچه به او ایمان بیاوریم، بهخاطر خون او آمرزيده و پاک شویم و دیگر به علت گناهانمان مجازات نگردیم. امسال واکنش شما به این قربانی بینظير الهی چیست؟