ماموران آتشنشانی میدانند که اگر آتش از کنترل خارج شود، چقدر خطرناک است. آنها آموزش دیدهاند که بهسرعت وارد عمل شوند. شما نیز باید بهسرعت وارد عمل شوید تا شعلههای خشم را کنترل کنید، پیش از آنکه زندگیِ شما را سوزانده، خاکستری از خرابیها بر جای بگذارد.
“مرد تندخو نزاع برمیانگیزاند، و شخص کجخلق در تقصیر میافزاید.” (امثال سلیمان ۲۲:۲۹).
درجات خشم کدامها هستند؟
خشم، یک برآشفتگی عاطفی است و زمانی رخ میدهد که یک نیاز یا انتظار برآورده نمیشود. خشم نیز مانند حرارت، دارای درجات مختلفی است و از یک رنجش کوچک تا یک انفجار سوزان متغیر است.
برآشفتگی: خشمِ در حال جوشیدن، که غالبا بهخاطر موضوعی ناعادلانه بهوجود میآید و موجه بهنظر میرسد.
غضب: خشمِ سوزان، که با احساس انتقامجویی همراه است.
غیظ آتشین: خشمِ مشتعل، که چنان سهمگین است که قوۀ تصمیمگیری را مختل میسازد.
عصبانیت جنونآمیز: خشم دیوانهوار، که سبب از میان رفتن کنترل شخص شده، اغلب به حدی است که موجب ابراز خشونت و جنون آنی میشود.
تصورات اشتباه درباره خشم کدامها هستند؟
آیا خشمگین شدن هميشه گناه است؟ خیر، احساس اولیۀ خشم یک احساس خدادادی است. روشی که شما برای ابراز این خشم انتخاب میکنید تعیین میکند که آیا خشم منجر به گناه میشود یا نه. افسسیان ۲۶:۴ میفرماید: “خشم گیرید و گناه مورزید؛”.
شخص چگونه میتواند از احساس تقصیر در هنگام عصبانیت در امان بماند؟ خشم شما نشانهای است از اینکه یک مشکلی وجود دارد. هدف چراغ قرمز هشدار دهنده در داشبورد اتومبیل این است که شما را به انجام عملی سوق دهد، اینکه بایستید، شرایط را بسنجید و آنچه را که لازم است انجام دهید. برای مثال، عیسی نسبت به رهبران مذهبی متظاهری که تفسیری افراطی از “استراحت در سَبّت” به دست میدادند، تا آن حد برآشفت که “چشمان خود را بر ایشان با غضب گردانیده، زیرا که از سنگدلی ایشان محزون بود، به آن مرد گفت: دست خود را دراز کن! پس دراز کرده، دستش صحیح گشت.” ( انجیل مرقس ۵:۳).
چهار منبع خشم کدامها هستند؟
آسیب: دل شما مجروح است. هر شخصی نیازی درونی و خدادادی به محبتِ بیقید و شرط دارد. زمانی که احساس طردشدگی یا رنج عاطفی از هر نوعی دارید، خشم میتواند تبدیل به دیوارِ محافظی شود که مردم و آزردگی را از شما دور نگه میدارد.
بیعدالتی: حق شما پایمال شده است. هر شخصی یک قانون اخلاقی درونی دارد که درکی از درست و نادرست، عادلانه و ناعادلانه پدید میآورد. زمانی که متوجه میشوید یک بیعدالتی در حق شما یا دیگران (به خصوص آنهایی که مورد علاقۀ شما هستند) صورت گرفته است، ممکن است خشمگین شوید. اگر این اهانت را در ذهن خود نگاه دارید، احساسِ خشمی که حل نشده، ممکن است شروع کند به خانه کردن در دل شما.
ترس: آیندۀ شما مورد تهدید قرار گرفته است. هر شخصی با یک احساس درونی و خدادادیِ نیاز به امنیت خلق شده است. زمانی که بهخاطر تغییر در اوضاع و شرایط، نگران میشوید، یا احساس تهدید میکنید یا خشم میگیرید، ممکن است در حال پاسخ دادن به ترس باشید. دل ترسان، حکایت از بیاعتمادی نسبت به نقشۀ کامل خدا برای زندگیتان دارد.
سرخوردگی: تلاش شما موفقیتآمیز نیست. هر شخصی دارای نیازی خدادادی برای مهم بودن است. زمانی که تلاش شما بینتیجه میماند و یا انتظارات شخصیتان برآورده نمیشود، احساسِ مهم بودن شما ممکن است به خطر بیفتد. سرخوردگی از انتظاراتِ برآوردهنشده در زندگی خودتان یا دیگران، یکی از علل اصلی خشم است.
علت ریشهای خشم چیست؟
هنگامی که احساس کنیم که حقوق واقعی یا قابلدرک ما پایمال شده است، به آسانی میتوانیم دچار خشم شویم.
عقیدۀ اشتباه:بر اساس آنچه که به تصور من منصفانه است، من حق دارم که به خاطر سرخوردگیهایم خشمگین شوم و تا زمانی که چنین احساسی دارم، خشمگین بمانم. من حق دارم که خشم خود را به هر صورتی که برایم طبیعی است، بروز دهم.
عقیدۀ درست: چون من تحت حاکمیّت خداوند هستم و زندگیام را با اعتماد به او سپردهام، حقوق خود را به او واگذار کردهام. ناکامیهای انسانیِ من، اکنون وسیلهای در دست اوست تا ایمان من را بیفزاید و خصوصیات خود را در من پرورش دهد. من تصمیم میگیرم که تحت کنترل خشم نباشم، بلکه از خشم بهعنوان مشوقی برای انجام کاری که خدا از من میخواهد، استفاده کنم.” (رجوع کنید به رسالۀ اول پطرس ۱: ۷-۶)
خشم گذشته چگونه قابل درمان است؟
خشم حلنشده بستر پنهانی از زغال است که جراحات عمیقی را در رابطۀ شما با خدا و دیگران ایجاد میکند. این احساس قدرتمند، آرامش را از قلب شما و احساس خرسندی را از روحتان خواهد ربود. چگونه این خشم قابل درمان است؟
نسبت به خشم خود کاملاً آگاه باشید
با رغبت بپذیرید که در وجودتان خشم درماننشده وجود دارد.
از خدا بخواهید که هر خشم مدفونشده در قلبتان را برای شما آشکار سازد.
جستجو کنید تا دلیل یا دلایل اصلی خشم گذشتۀ خود را بیابید.
در مورد خشم خود با خدا و با یکی از دوستانتان و یا با یک مشاور صحبت کنید.
(امثال سلیمان ۲:۲۱)
احساسات ریشهای خود را بازبینی کنید
آیا احساس کردید که آسیب دیدهاید (طرد شدید، مورد خیانت واقع شدید، بیمهری دیدید، به شما بیتوجهی شد)؟
آیا بیعدالتی را تجربه کردید (فریبتان دادند، به شما خطا کردند، به شما تهمت زدند، به شما حمله کردند)؟
آیا احساس وحشت کردید (تهدیدتان کردند، احساس عدم امنیت کردید، از کنترل خارج شدید، احساس عجز کردید)؟
آیا احساس سرخوردگی کردید (احساس بیکفایتی کردید، خود را پایینتر دیدید، با مانع روبرو شدید، احساس کردید تحت کنترل هستید)؟
(مزمور ۱۳۹: ۲۳-۲۴)
از حقوق خود بگذرید
اقرار کنید که نگه داشتن خشم در دلتان گناه است.
تمایل خود را برای انتقام به خدا واگذار کنید.
با سپردن آسیبهای گذشته به خدا، از نگه داشتن آنها امتناع نمایید.
به حضور خدا دعا کنید تا در زندگیِ شخصی که به شما خطا کرده، کار کند و قلب شما را نسبت به آن شخص تغییر دهد.
شخصی را که به شما آسیب رسانیده، به دستان خدا بسپارید؛ او را ببخشید همانطور که خدا شما را بخشید!
(کولسیان ۱۳:۳)
در نقشه و هدف خداوند شادی نمایید
خدا را برای راههایی که از این آزمایش، در زندگی شما استفاده میکند، شکر کنید.
بدانید که خدا قادر است تا از خشمِ درمانشدۀ گذشتۀ شما، برای خیریت شما و اطرافیانتان استفاده کند.
خدا را ستایش کنید برای تعهد او برای اینکه از تمامی شرایط در زندگی شما استفاده میکند تا خصائل مسیح را در وجودتان بپروراند و شما را قوی، استوار و ثابتقدم سازد.
(رومیان ۸: ۲۸-۲۹)
در وقت مناسب رابطه را مجدداً برقرار سازيد
بخشیدن مربوط میشود به تقصیرها و گناهان؛ اما آشتی کردن مربوط به رابطه است. بخشایش میتواند صورت گیرد بدون آنکه شخصِ مقابل تغییری کرده باشد، اما آشتی کردن مستلزم آن است که اعتماد توسط هر دو طرف احیا شود. زمانی که یکی از طرفین نخواهد گناه خود را تصدیق کند، آشتی نمیتواند بهوقوع بپیوندد. در رابطه با وقوع خیانت در ازدواج، طرف بیتقصیر میتواند دیگری را ببخشد، اما احیای کامل رابطه مستلزم پایان یافتن زناکاری است. بدرفتاری با همسر را میتوان بخشید، اما پیش از مصالحه، لازم است که این رفتارها پایان یابند. خشمی که محرک حالت بدرفتاری است، بهسرعت شکل نمیگیرد و بهیکباره نیز از بین نمیرود. افراد را وادار به آشتی و مصالحه نکنید مگر زمانی که حقیقتاً تغییری در قلب شخص متخلف صورت گیرد.
(دوم قرنتیان ۲۰:۵)
چگونه میتوانم “خشم کنونی” را به صورت سازندهای رها سازم؟
به قول ضربالمثل انگلیسی، “خشم تنها یک گام عقبتر از خطر است.” این کلمات، فراتر از عباراتی جذاب و گیرا، بیانگر حقیقت دردناکی هستند. و از آنجا که بسیاری از اوقات زبان رام نشده است، مکالمات بهسرعت از کنترل خارج میشوند. این گامها به شما کمک خواهند کرد تا فرا بگیرید چگونه خشم خود را به صورتی سازنده و مطابق کتابمقدس کنترل کنید. اگر شما این هشت تابلوی راهنما را در مسیر آرامش دنبال کنید، بهزودی خود را در جادۀ تغییرات خواهید یافت، با زمینی حاصلخیز که در هر نوبت محصولی جدید میدهد.
خشم خود را تصدیق کنید
راغب باشید تصدیق کنید که خشمگین هستید.
از زمانی که احساس خشم میکنید، آگاه باشید.
از سرکوب کردن و فرونشاندن خشم خود بهخاطر ترس، آگاه شوید.
راغب باشید که مسئولیت هر گونه خشم بیمورد را بر عهده بگیرید.
(امثال سلیمان ۱۳:۲۸)
سبک رفتاری خود را تجزيه و تحلیل کنید
چند وقت یکبار احساس خشم میکنید؟
چگونه میفهمید که چه زمانی خشمگین هستید؟
سایرین چگونه میفهمند که شما چه زمانی خشمگین هستید؟
چگونه خشم خود را بروز میدهید؟
(مزمور ۱۳۹: ۲۳-۲۴)
منبع خشم را بسنجید
آسیب، بیعدالتی، ترس، سرخوردگی. “اینک به راستیِ در قلب راغب هستی. پس حکمت را در باطن من به من بیاموز.”
(مزمور ۶:۵۱).
تفکر خود را ارزیابی کنید
آیا از دیگران انتظار دارید که مطابق معیارهای شما رفتار کنند؟
“او باید بهتر از فرزندانش مراقبت کند.”
“او باید متوجه باشد که چه کاری برایش انجام میدهم.”
“او باید پیش از ساعت ۷ بعد از ظهر اینجا باشد.”
“او نباید موقع نهار زنگ بزند.”
آیا شما در خصوص تفکر مغشوش مقصر هستید؟
اغراق کردن در شرایط
در نظر گرفتن بدترین حالت
برچسب زدن به یک اقدام بر حسب سایر اقدامات
تعمیم دادن با گفتنِ “تو هیچوقت . . .” یا “تو همیشه . . .”.
(امثال ۲۹:۲۱)
نیازهای خود را بپذیرید
خشم، اغلب بهعنوان روشی جهت برآورده ساختن نیازهای درونی بهکار میرود.
آیا شما در تلاش برای آنکه مورد محبت واقع شوید، خشم را به عنوان یک اقدام فریبنده برای مطالبۀ برخی “بایدهای” خاص بهکار میبرید؟
آیا شما در تلاش برای مهم جلوه کردن، از خشم منفجرشونده برای به کرسی نشاندن نظر خود استفاده میکنید؟
آیا شما از خشم کنترلکننده و پافشاری بر یک سری شرایط خاص، برای احساسِ امنیت استفاده میکنید؟
آیا میدانید که تنها مسیح قادر است که در نهایت همۀ نیازهای شما را برآورده سازد؟
(فیلیپیان ۱۹:۴)
مطالبات خود را رها سازید
به جای اینکه از دیگران انتظار داشته باشید تا نیازهای درونی شما را برای داشتن محبت، اهمیت، و امنیت برآورده سازند، بیاموزید که برای برآورده شدن نیازهایتان به خداوند بنگرید.
“ای خداوند، با وجود اینکه دوست دارم محبت بیشتری را از سوی دیگران احساس کنم، میدانم که تو مرا بدون قید و شرط دوست میداری”.
“با محبت ازلی تو را دوست داشتم، از این جهت تو را به رحمت جذب نمودم.” (ارمیا ۳:۳۱).
“ای خداوند، با وجود اینکه دوست دارم اهمیت بیشتری را در نظر اطرافیانم احساس کنم، میدانم که در نظر تو من مهم هستم”.
“فکرهایی را که برای شما دارم میدانم که فکرهای سلامتی میباشد و نه بدی تا شما را در آخرت امید بخشم.” (ارمیا ۱۱:۲۹).
“ای خداوند، با وجود اینکه دوست دارم در روابطم امنیت بیشتری احساس نمایم، اما میدانم که در رابطهام با تو از امنیت برخوردارم”.
“خداوند با من است، پس نخواهم ترسید. انسان به من چه تواند کرد؟” (مزمور ۶:۱۱۸).
“ای خداوند، با وجود اینکه دوست دارم که دیگران نسبت به نیازهای من بیشتر حساس باشند، اما میدانم که تو وعده دادهای که تمامی نیازهای مرا برطرف نمایی”.
“قوّت الهیۀ او همۀ چیزهایی را که برای حیات و دینداری لازم است، به ما عنایت فرموده است، به معرفت او که ما را به جلال و فضیلت خود دعوت نموده،” (دوم پطرس ۳:۱).
طرز فکر و عقاید خود را تغییر دهید
گامهای زیر را که در کتاب فیلیپیان ۸-۲:۲ ذکر شدهاند، بردارید:
هدفتان این باشد که با مسیح همفکر شوید.
نخست به فکر خود نباشید.
دیگران را بر خود مقدم دارید.
علایق دیگران را در نظر بگیرید.
از طرز فکر عیسی مسیح برخوردار باشید.
بر موضع و حقوق خود تأکید نکنید.
به دنبال راهی باشید تا قلب یک خادم را به نمایش بگذارید.
با روحیهای فروتن سخن بگویید و رفتار کنید.
مشتاق باشید که نسبت به اميال و خواستههای انسانی خود بمیرید.
با خشم خود مواجه شوید
تعیین کنید که آیا خشم شما واقعاً قابل توجیه است.
در مورد پاسخ مناسب تصمیم بگیرید.
موضوع چقدر مهم است؟
اگر مسأله را ذکر کنم، آیا به هدف مطلوبی منجر خواهد شد؟
آیا باید خشم خود را تنها به حضور خدا اعتراف کنم؟
برای دریافت هدایت، به روحالقدس تکیه کنید.
هنگام روبرو شدن با شخص مقابل، گفت و شنودی سازنده را شکل دهید.
با قلبی عاری از بخشایش صحبت نکنید. پیش از صحبت کردن بیندیشید.
از عباراتی نظیر “چطور توانستی . . .؟” و یا “چرا نمیتوانی . . .؟” استفاده نکنید.
از جملات شخصی استفاده کنید، مانند “من احساس میکنم که . . .”.
مسائل و مشکلات گذشته را پیش نکشید. بر موضوعِ حاضر تمرکز کنید.
تصور نکنید که شخص مقابل در اشتباه است. به اظهارات و پاسخهای او از نقطه نظر دیگری گوش کنید.
انتظار درک سریع نداشته باشید. صبور باشید و با ملایمت به پاسخ دادن ادامه دهید.
با گفتن جملات زیر به خودتان، فیض خدا را نشان دهید:
“من خشم خود را بر روی صلیب مسیح قرار دادم.”
“از این پس، من تحت کنترل خشم نخواهم بود.”
“من با مسیح که در درون من زندگی میکند، زنده هستم.”
“اجازه خواهم داد مسیح از طریق من ببخشاید.”
“اجازه خواهم داد مسیح از طریق من محبت نماید.”
“اجازه خواهم داد مسیح از طریق من حقیقت را آشکار سازد.”
“با مسیح مصلوب شدهام ولی زندگی میکنم لیکن نه من بعد از این، بلکه مسیح در من زندگی میکند. و زندگانی که الحال در جسم میکنم، به ایمانِ بر پسر خدا میکنم که مرا محبّت نمود و خود را برای من داد.” (غلاطیان ۲۰:۲).
پاسخ سریع به خشم
زمانی که دچار احساس خشمِ ناگهانی میشوید، از خود بپرسید، “آیا میتوانم این شرایط را تغییر دهم؟” اگر میتوانید، آن را تغییر دهید. اگر نمیتوانید، آن را رها سازید.
اين آيات را بخوانيد و در آنها تعمق کنيد:
یعقوب ۲۰-۱۹:۱
امثال سلیمان ۲۲:۲۹
امثال سلیمان ۱۱:۲۹
امثال سلیمان ۱:۱۵ و ۱۸
امثال سلیمان ۲۴:۲۲
امثال سلیمان ۱۹:۱۹
افسسیان ۲۷-۲۶:۴
جامعه ۹:۷
مزمور ۴:۴