در پاسخ به اين سؤال میتوان گفت، تا زمانی که توجه و نگاه شما فقط به خودتان و شرايط کنونی جهان باشد، نمیتوانيد بر ترسها و نگرانیهای خود غلبه کنيد.
چرا که در اطراف ما و جهانی که در آن زندگی میکنيم، مشکلات بسياری وجود دارد. آينده، برای همه ما نامشخص و نامعلوم است و ما حتی از يک لحظه بعد خودمان هم خبر نداريم. به شما توصيه میکنيم که به شرايط و اوضاع کنونی خودتان و دنيا خيره نشويد، بلکه به خدا و نيکويی او اعتماد کنيد. شما هرقدر هم سعی کنيد، نمیتوانيد از آيندهتان باخبر باشيد. در آينده ممکن است موضوعات و مشکلات مختلفی برای شما پيش بيايد، اما نگران بودن هيچچيز را تغيير نمیدهد و به هيچ چيز کمک نمیکند.
عيسای مسيح، بر اساس انجيل شريف، به شاگردان خود چنين فرمود: “کدام يک از شما میتواند با نگرانی ساعتی به عمر خود بيفزايد؟” (متی ٦: ٢٧). شما از آينده خود خبر نداريد، اما خدا نه تنها از آينده ما با خبر و آگاه است، بلکه مهمتر اينکه او آينده را نيز تحت کنترل خود دارد. بله، آينده زندگی ما در دستان پرقدرت خدا است. به خاطر داشته باشيد که خدا شما را خيلی دوست دارد و خواست او اين است که شما را خوشبخت و سعادتمند نمايد. يقيناً هيچ چيز بدی از خدا صادر نمیشود، چون او خدای نيکو و پر از مهر و محبت است و میخواهد که آينده خوبی به شما ببخشد. کلام خدا در کتاب مقدس چنين میفرمايد: “خواست و اراده من، سعادتمندی شماست و نه بدبختیتان، و کسی بجز من از آن آگاه نيست. من میخواهم به شما اميد و آينده خوبی ببخشم” (ارمياء ٢٩: ١١).
چرا نبايد در مورد آينده به خدا اعتماد کرد؟! او شما را دوست دارد و نقشههای خوبی برای زندگی حال و آيندهتان دارد. در حال حاضر، مهمترين موضوعی که میتوانيد بطور جدی به آن فکر کنيد، ايمان آوردن به عيسای مسيح و پذيرفتن موضوع مرگ و قيام او از مردگان، برای نجات و حيات شماست. عيسی مسيح، ظاهر کننده خدا، به جهان آمد و از طريق مرگ خود بر روی صليب و بوسيله خون پاکش که ريخته شد، نجات از گناه و نتايج بد آن را برای ما انسانهای گناهکار فراهم کرد. او پس از مرگ در قبر گذاشته شد، اما در روز سوم، روحاً و جسماً از مردگان قيام کرد و زنده است. حالا مسيح زنده، انسانهای مضطرب و ترسان و نگران را نزد خود دعوت میکند تا نجات از گناه و آرامش الهی او را دريافت کنند. به دعوت او توجه کنيد: “ای تمامی زحمتکشان و گرانباران، نزد من بيائيد و من به شما آرامی خواهم داد” (از انجيل شريف، متی ١١: ٢٨).
وقتی به مسيح ايمان بياوريد و با او متحد گرديد، آنوقت میبينيد که لازم نيست نگران هيچ چيز باشيد. مسيح به شاگردان خود چنين فرمود: “بنابراين به شما میگويم برای زندگی خود نگران نباشيد که چه بخوريد و يا چه بياشاميد و نه برای بدن خود که چه بپوشيد، زيرا زندگی از غذا و بدن از لباس مهمتر است. به پرندگان نگاه کنيد، آنها نه میکارند، نه درو میکنند و نه در انبارها ذخيره میکنند ولی پدر آسمانی شما روزی آنها را میدهد. مگر ارزش شما به مراتب از آنها بيشتر نيست؟ کدام يک از شما میتواند با نگرانی ساعتی به عمر خود بيفزايد؟ چرا برای لباس نگران هستيد؟ به سوسن های صحرا نگاه کنيد و ببينيد چگونه نمو میکنند، آنها نه زحمت میکشند و نه میريسند. ولی بدانيد که حتی سليمان هم با آن همه حشمت و جلال مثل يکی از آنها آراسته نشد” (انجيل شريف، متی ٦: ٢٥ تا ٢٩).