رادیو مژده

نوروز و سال نو

نوروزی حقیقی

چه سعادتی است برای ما ایرانیان و مردمان کشورهای مجاور، که سال نو را با آغاز بهار شروع می‌کنیم، با “نو شدنِ” طبیعت. خوب به یاد دارم که در کودکی، زمانی که تهران خلوت بود، در روز اول نوروز به دیدار بزرگان فامیل می‌رفتیم.

قدردان بودن از مواهب خدا

دوستان گرامی، درودهای گرم ما را همراه با شادباش‌ها به‌مناسبت فرارسیدن نوروز و بهار و سال جدید، بپذیرید. برای ما ایرانیان و برای شهروندان سایر کشورهایی که نوروز باستانی را جشن می‌گیرند، چه دلپذیر است که عید ملی خود را در نخستین روز بهار جشن می‌گیریم و سال جدید خود را با آن آغاز می‌کنیم.

سال نو، لباس نو

نوروز فرا می‌رسد. مردم همه در پی تدارک عیدند، عیدی که در آن، همه چیز بوی نو می‌دهد، بوی تازگی. در روز اول عید، کوچکترها با لباس‌های نو به دیدار بزرگترها می‌روند. طبیعت نیز لباس کهنه را از تن به‌درآورده، لباس نو بر تن می‌کند. در این میان، کودکان بیش از همه شادند، چرا که از والدین خود لباس‌های نو دریافت می‌کنند.

سالی نو، حیاتی نو

باز نوروز فرارسيد. باز بهار آمد. طبیعت جانی تازه گرفت و تر و تازه و سبز شد. این مرا به یاد مزمور ۹۲: ۱۳-۱۴ می‌اندازد که می‌فرماید: “آنان که در خانۀ خداوند غرس شده‌اند، در صحنهای خدای ما خواهند شکفت. در پیری نیز میوه خواهند آورد و تر و تازه و سبز خواهند بود،” 
چه مناسبت به‌جایی دارد که همراه با نو شدن طبیعت، فکر و جان ما هم نو و تر و تازه گردد! به‌راستی که همۀ ما به تازگی روحانی نیاز داریم، هرچند که قبلاً از طریق مسیح با خدا مصالحه کرده و فرزند خدا باشيم باز هم نیاز داريم که تر و تازه و سبز بشویم.

نوروزی جاودانی!

نوروزِ زیبا بار دیگر از راه می‌رسد، با عطرهای دل‌انگیز! همه چیز نو می‌شود، طبیعت، خانه در اثر خانه‌تکانی، و حتی لباس‌هایمان! بچه که بودیم، چقدر از همۀ اینها لذت می‌بردیم! خانه‌مان تمیز بود و مرتب و آماده برای پذیرایی از مهمان‌ها! پدرم عود روشن می‌کرد که هنوز بوی آن، در مشامم هست. چه روزهایی!