خیلیها میپرسند که اگر خدا رحیم است و عادل، پس چرا اجازه میدهد در دنیا اینقدر ظلم و بیعدالتی باشد؟ چرا خدا جلوِ جنگها را نمیگیرد؟
در وهلۀ اول، اين گونه سؤالها درست به نظر میرسند. اما اگر عمیق فکر کنیم، در مقابل این سؤالها، سؤالهای دیگری مطرح میشود. نخستین سؤال اینست که این ظلمها، بیعدالتیها و جنگها را چه کسی به وجود میآورد، خدا یا انسانها؟ ممکن است پرسیده شود که چرا خدا مانع انسانهای بدسرشت و ستمکار نمیشود؟ اما همین انسانهای بهاصطلاح “بدسرشت و ستمکار” آیا از سیارههای دیگر به دنیای ما آمدهاند؟ آیا آنها روزی افرادی عادی مانند من و شما نبودند؟ و مهمتر از همه، اگر خود شما به مقام و موقعيت خاصی برسيد و از قدرت ويژهای برخوردار شويد آیا اطمینان داريد که برای حفظ مقام و موقعیت خود، یا برای رسیدن به منافع مالی بیشتر، همین ظلمها را نخواهيد کرد! خدا به انسان اراده و حق انتخاب بخشيده و ما انسانهای گناهکار و سرکش، از اين اراده و حق انتخاب خداداده برای انجام بدی و شرارت استفاده میکنيم.
کلام خدا میفرماید: “از چه سبب قومها میشورند و ملتها به عبث تدبیر میکنند؟ پادشاهان زمین به صف میشوند و فرمانروایان به مشورت مینشینند، بر ضد خداوند و بر ضد مسیح او؛” (مزمور ۲: ۱-۲). پس مشکل در “من و شما” است که حاضر نیستيم رحمت و عدالت را بهجا بیاوريم! وقتی “انسان” حاضر نیست مطیع خدا و ارادۀ او شود، چطور میتوان از خدا انتظار داشت که جلوِ فساد و ظلم و بیعدالتی را بگیرد؟ چطور میتوانيم از خدا انتظار داشته باشيم که مانع ظلم و بیعدالتی در یک جامعه و جهان بشود، وقتی انسان، برضد خدا و پسر او عیسای مسیحِ نجات دهنده، شورش میکند و نامطیع و سرکش است!