رادیو مژده

آیا اطرافیان‌مان می‌دانند ما مسیحی هستیم؟‌

چند روز پیش، با برادر کوچکترم صحبت می‌کردم. او گفت، به خاطر می‌آوَرَد که چطور من، وقتی نوجوان بودم و تازه به مسیح ایمان آورده بودم، به هر که برمی‌خوردم، شهادت می‌دادم که به عیسای مسیح ایمان آورده‌ام و نجات یافته‌ام.

اما وقتی در مورد تغییراتی با او سخن گفتم که چند سال بعد، در اوائل جوانی، در من پدید آمده بود، غرق حیرت شد! گفتم که وقتی وارد دانشگاه، و همینطور محل کار شدم، به “هیچکس” نمی‌گفتم که ایماندار هستم. برادرم بسیار متعجب شد! او تصویر دیگری از من در ذهن نگه داشته بود، تصویر سالهای اولیۀ ایمانم را. من این موضوع را با سرافکندگی و شرمساری به او اعتراف کردم. در واقع، شاید اولین باری بود که این واقعیت را با کسی در میان می‌گذاشتم. هنوز هم از خداوند شرمسارم. حقیقت اینست که “خجالت می‌کشیدم” به اطرافیانم بگویم که به مسیح ایمان دارم. می‌ترسیدم مرا مسخره کنند یا طردم کنند.

پولس رسول در نامه‌اش به ایمانداران در یکی از شهرهای یونان، به آنان چنین می‌فرماید: “کلام خداوند به واسطۀ شما نه تنها در مقدونیه و اَخائیه طنین افکند، بلکه ایمان شما به خدا در همه جا بر سر زبانهاست، آنگونه که دیگر نیازی نیست ما چیزی بگوییم.” (اول تسالونیکیان ۱: ‏۸). امیدوارم شما مانند دوران جوانی من نباشید. امیدوارم شما مانند ایمانداران شهر تسالونیکی، ایمانتان به خدای حقيقی، در همه جا بر سر زبانها باشد. آمین.