من درخواستهای زیادی دارم که به حضور خداوند بیاورم. اما هر صبح که دعایم را شروع میکنم، به شکل خاصی احساس میکنم پیش از آنکه درخواستهایم را مطرح کنم، نیاز دارم از خداوند بهخاطر کارهای بزرگی که در زندگیام انجام داده، تشکر کنم و او را بستایم. احساس میکنم بهتر است پیش از طرح درخواستها و نالههایم، او را ستایش کنم.
این مرا به یاد سرود داوود میاندازد که فرمود: “اما تو قدوسی، ای که بر سرودهای ستایشی اسرائیل جلوس فرمودهای.” (مزمور ۲۲: ۳). منظور داوود اینست که آنچه باعث خشنودی خدا میشود، در وهلۀ اول، ستایشهای قومش میباشد، نه درخواستهای ایشان. پولس رسول نیز ایمانداران را سفارش کرده، میفرماید: “برای هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر چیز با دعا و استغاثه، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید.” (رساله به فیلیپیان ۴: ۶).
وقتی فرزندانم خردسال بودند، چقدر لذت میبردم که آنها نزدم بیایند و خود را در آغوشم بیندازند. در چنین مواقعی، حاضر بودم هرچه را که از من بخواهند، برایشان بخرم. در واقع، اول ابراز عشق و محبت، و بعد درخواست! اگر من که انسانی بدسیرت هستم (انجیل متی ۷: ۱۱)، حاضرم بهخاطر ابراز عشق و علاقۀ فرزندانم، هر درخواست آنها را برآورده سازم، چقدر بیشتر خدای بینهایت مهربان! پس، چه زیبا خواهد بود که به گفتۀ پولس رسول، درخواستهای خود را همراه با شکرگزاری، به خدا ابراز کنیم!