مدتی پیش سالگرد ازدواجمان بود. بیاد روزی افتادم که در کلیسا به اتفاق همسرم شعری خواندیم در وصفِ “یکی شدن”.
با یادآوری سالهای زندگی مشترکمان، دیدم یکی شدن، اتفاقی آنی نیست. در واقع، خداوند به مرور زمان، هر یک از ما را در دستان ماهرش تغییر میدهد. پس از این تغییر، وقتی ما بهعنوان دو قطعۀ مجزا پهلوی هم قرار میگيريم، تصویری زیبا شکل میگیرد؛ درست به سان پازلی که دندانههایش با هم جور هستند. اما شرط این يگانگی، نرم بودن و تغييرپذیری است و برای نرم بودن، فروتنی لازم است. اما اگر مغرور و خودخواه باشیم، سخت خواهیم ماند و در نتیجۀ سختیهای زندگی، میشکنیم.
ازدواج نمونهای از کلیسا و عیسی مسیح است. تنها یک تفاوت در این یکی شدن وجود دارد. داماد که مسيحِ خداوند است، کامل میباشد و عروس که کليسا است، میبایست تدريجاً عوض شود و به شباهت او درآید. اگر کلیسا فروتن نباشد، نمیتواند در سختیها تاب آورد و عوض شود و به شباهت داماد درآید. مسيح میفرماید: “هر که خویشتن را فروتن سازد، سرافراز خواهد گردید.” (متی ۲٣: ۱۲).