در دورۀ کودکی من، فیلمهای عظیمی ساخته میشد با مضامینی از کتابمقدس. یکی از این فیلمها که در دورۀ نوجوانیام مرا شدیداً تحت تأثیر قرار داد، فیلم عظیم و فراموشنشدنی “ده فرمان” است. گرچه بعد از آن، بارها و حتی اخیراً هم فیلمهایی بر اساس زندگی موسی ساخته شده، اما هیچیک نتوانست جای “ده فرمان” سال ۱۹۵۷ را بگیرد.
چند روز پیش، پسرم نیز که این فیلم را بسیار دوست دارد، نامزد خود را آورد تا این فیلم را با هم تماشا کنیم. این بار، با دیدن صحنهای از فیلم، “حسادت عجیبی” به من دست داد، آن صحنه که نشان میدهد موسی از کوه سينا با دو لوح سنگی فرود آمد و چهرهاش در اثر ملاقات و گفتگو با خدا میدرخشید!
با تماشای این صحنه، در دلم آرزو کردم که کاش من هم با خدا ملاقاتهای عميق داشته باشم و در اثر چنين ملاقاتهای روحانی با خدا هرچه بيشتر تغيير کنم. از خودم میپرسیدم: “چرا من نه؟” آن شب، این موضوع فکرم را مشغول ساخت. پاسخی که به ذهنم خطور کرد، این بود: “موسی در حضور خداوند میماند و وقت صرف میکرد و وجودش دگرگون شد. من یا هر کس دیگری هم که در دعا با خدای حقيقی وقت صرف کند، دگرگون خواهد شد!” از آن روز به بعد، میکوشم در نام مظهر خدای حقيقی عيسی مسيح خداوند، به خدا نزدیکتر شوم و با او ملاقاتهای عميقتر داشته باشم. میخواهم وسیلهای باشم در دست خداوند برای اجرای ارادۀ او بر زمین! شما چطور؟