خانوادۀ همسرم به ما پيشنهاد كردند که بهمنظور ديدار يکديگر و گردش و استراحت، همگی به کشوری ديگر برويم و در آنجا با هم در هتلی ساحلی و زیبا اقامت نماییم.
آنها در نظر داشتند که هزينۀ سفر ما را کاملاً بر عهده بگيرند و ميهمان آنها باشيم! خوب، اين پيشنهاد خوبی بود، ولی مشکل بزرگ ما اين بود که من و همسرم پاسپورت معتبری برای سفر نداشتيم و در آن هتل زيبای ساحلی نيز نمیتوانستيم اقامت نماييم. تنها مدرک هویت ما، پاسپورتمان بود که باطل شده بود! با کمی نگرانی آن را گشودم: تاریخ تولد، تاریخ صدور گذرنامه، و دست آخر تاریخ انقضا! بله، چندی میشد که گذرنامۀ ما منقضی شده بود. اندوهی شدید وجودم را فرا گرفت، حس غربت و بیهویتی!
در همین اندیشهها غوطهور بودم که ناگاه خداوند مطلبی را به یادم آورد. مسيح به شاگردانش بيان نمود که میرود تا در آسمان مکانی برایشان آماده سازد (يوحنا ۱۴: ۲). هتل لوکسی که قرار بود با خانوادۀ همسرم در آنجا اقامت نماييم هزينهاش بر عهدۀ ما نبود و در واقع اصلاً قادر به پرداخت هزينهاش نبوديم. برای اقامت در آنجا، ما فقط به پاسپورت و مدرک شناسایی معتبر نياز داشتيم.
پاسپورت ورود و اقامت در آسمان و بهشت واقعی خدا، ایمان به عیسای مسيح خداوند است و بس. “فقط کسانی که نامشان در دفترِ حیاتِ بره نوشته شده است، بدان راه خواهند داشت.” (مکاشفه ۲۱: ۲۷). وقتی به برۀ خدا عيسی مسيحِ خداوند، که بخاطر گناهان ما انسانها بر صليب قربانی شد و مرد، و پس از مرگ و دفن، از مردگان قيام نمود و زنده است، ايمان میآوريم، نام ما در دفتر حيات بره نوشته میشود و پاسپورت معتبری برای اقامت در آسمان و بهشت واقعی خدا خواهيم داشت.