خبر جالبی که این روزها میخواندم، مربوط میشود به یک سرباز آمریکایی که در جنگ عراق، دو پا و دو دست خود را از دست داده، ولی بهتازگی صاحب دو دست شده است، بله،
دو دستِ پیوندی. وقتی با او مصاحبه کردند، میگفت که او هیچگاه امید خود را از دست نمیداد، و با همین امید بود که تن به جراحی پیوندِ دست داده است. در واقع، آنچه او را از فقدان دست نجات داد، امید او به آینده بود. او آرزو دارد که با این دو دستِ پیوندی، اکنون بتواند ماشین مورد علاقۀ خود را براند!
وقتی این خبر را خواندم، به این فکر افتادم که من و بسیاری از انسانهای دیگر، چقدر زود ناامید میشویم. با اینکه خیلی چیزها داریم، اما بهمحض اینکه به مشکلی برمیخوریم، امید خود را از دست میدهیم. درضمن، در موعظهها و تعلیماتِ مسیحی، چقدر بر روی ایمان تأکید میشود، غافل از این که در کتابمقدس، بارها به “امید” اشاره شده است، امید در مفهوم “انتظار”. پولس رسول “امیدوار بودن” را نتیجۀ محبت میداند. آیا این را میدانستید؟ اگر محبت کامل در وجود ما ساکن باشد، “در همه حال امیدوار” خواهیم بود (رسالۀ اول به قرنتیان ۱۳:۷). اگر این سرباز اينچنين امیدوار بود و سرانجام، به خواستۀ خود رسید، بر همۀ ما نیز واجب است که هميشه امیدوار باشیم.