این روزها، کشورهای اسماً مسیحی، مشغول تدارک جشن کریسمس هستند، بدون اینکه بدانند این جشن، به چه منظور برگزار میشود.
کریسمس به زبان انگلیسی، نوئل به زبان فرانسوی، و یول به زبانهای آلمانی و اسکاندیناوی، به مناسبت میلاد مسیح جشن گرفته میشود. برای من، این جشن حاوی مفهوم عمیقی است، این مفهوم که ما خدایی داریم که با ما همدرد و همدل شد. عیسی مسیح پسر خدا است و با خدا همذات میباشد. او از ازل با خدا بود و به قول انجیل یوحنا، “در آغوشِ پدر است” (انجیل یوحنا ۱: ۱۸)، یعنی جگرگوشۀ او. خدا او را فرستاد تا انسان شود و برای مدتی در این جهان زندگی کند و در رنجها و دردها و تنهاییهای بشر شریک شود، و در آخر نیز جان خود را بر صلیب، بهعنوان کفارۀ گناهان انسان فدا کند و روز سوم زنده گردد. یوحنای رسول میفرماید: “و کلام، انسان شد و در میان ما مسکن گزید. ما بر جلال او نگریستیم، جلالی شايستۀ آن پسر یگانه که از جانب پدر آمد، پر از فیض و راستی.” (انجیل یوحنا ۱: ۱۴).
به این ترتیب، ما خدایی نداریم که آسوده در عرش برین نشسته و فقط نظارهگر اشکهای اندوهبار انسانها باشد. او در غم و رنج ما شریک شد. خدا در شخص پسرش، مسیح، به فجیعترین و ننگآورترین شکلی زجر کشید و مرد. بنابراین، هر بار که قطرۀ اشکی از چشمان کودکی بینوا جاری میشود، خدا نیز با او همدردی میکند. این است پیام کریسمس!