تعلیم نادرست در مورد نجات: در این مقاله، پیش از اینکه به بحث در بارۀ اعتقاد انحرافی “یگانهباوران” در خصوص موضوع نجات بپردازیم، لازم میدانیم نکاتی را در بارۀ اعتقاد آنان در مورد تثلیث اضافه کنیم. همانگونه که در درس اول ذکر گرديد، یگانهباوران به تثلیث اعتقاد ندارند و بر این باورند که خدایی یگانه، خود را گاه به صورت “پدر” ظاهر کرده، گاه به صورت “پسر” و گاه نیز به صورت “روحالقدس”. بنا بر نظر ایشان، اینها سه شخص متمایز نیستند، بلکه فقط “شکلهای” متفاوتی از یک شخص واحد میباشند.
تمثیلهای نادرست در بارۀ تثلیث
اما ما که به تثلیث اعتقاد داریم، باید مراقب باشیم برای توضیح و توجیه این عقیده، تمثیلهایی بهکار نبریم که دقیقاً تعلیم یگانهباوران را بیان میکنند. برای مثال، بسیار متداول است که مسیحیانِ تثلیثباور، در توضیح آموزۀ تثلیث، از “آب” تمثیل میآورند. میگویند که مولکول “هاش-۲- او” (H20) گاه به شکل مایع دیده میشود، گاه به شکل یخ و گاه نیز به شکل بخار. اما مولکول همان است. این تمثیل اساساً حاوی نکتۀ انحرافی است. ما خدایی نداریم که گاه به شکل “پدر”، گاه به شکل “پسر” و گاه به شکل “روحالقدس” در بیاید، بلکه “پدر” همیشه “پدر” است و به شکل “پسر” و “روحالقدس” در نمیآید. پسر و روحالقدس نیز همینطور. پس مراقب باشیم از این تمثیل استفاده نکنیم، زیرا حق مطلب را ادا نمیکند. اما متأسفانه دیده میشود که بعضی از معلمین کلیسا، یا حتی بعضی از کتابهای تعلیمی نیز از این تمثیل استفاده میکنند.
تمثیل دیگری که متداول شده، از این نیز خطرناکتر است. میگویند شخص واحدی را در نظر بگیرید. این شخصْ در آنِ واحد، هم پدر فرزندانش است، هم پسر پدرِ خود، و هم شوهر همسرش، اما او شخص واحدی است که در نقشها و شکلهای مختلف ظاهر میشود. طبق این تمثیل خطرناک، خدا نیز خود را به “شکلها” و در “نقشهای” مختلف ظاهر کرده است. ما چنین عقیدهای نداریم. پدر و پسر و روحالقدس، سه شخص متمایز هستند که خدایی واحد را تشکیل میدهند. و این یک راز است، رازی الهی.
تمثیل دیگری که از همه بیشتر بهکار میرود، نمونه “مثلث” است. گفته میشود که در حالی که مثلث یک شکل هندسی واحد است، اما از سه ضلع تشکیل شده است. این تمثیلْ بسیار نادرست است، زیرا در مثلث، هر ضلع فقط یک “ضلع” است نه یک “مثلث”. در حالی که در تثلیث، هر یک از شخصها (یعنی پدر و پسر و روحالقدس) فینفسه خدا هستند و با هم خدایی واحد را تشکیل میدهند. در واقع، ما سه مثلث داریم که با هم مثلثی واحد را تشکیل میدهند.
عقیدۀ یگانهباوران در بارۀ تعمید
بهغیر از تثلیث، یگانهباوران اعتقاد دارند که شخص نوایمان باید حتماً و فقط به نام “عیسی” تعمید بگیرد، نه به نام “پدر و پسر و روحالقدس”. ایشان هیچ نوع تعمید دیگری را قبول ندارند و آن را باعث نجات نمیدانند. یگانهباوران برای اثبات این عقیدۀ خود، به کتاب اعمال رسولان استناد میکنند که در آن، چند بار ذکر شده که رسولان مسیح، بعد از صعود او به آسمان، داوطلبین را به نام عیسی تعمید میدادند. این در حالی است که عیسی مسیح بهصراحت فرمود که تعمید باید به نام “پدر و پسر و روحالقدس” باشد، چنانکه در متی ۲۸: ۱۸ تا ۲۰ آمده که او پیش از صعود به آسمان، به رسولان خود چنین فرمود: “تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من داده شده است. پس رفته، همۀ امتها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر، پسر و روحالقدس تعمید دهید. و ايشان را تعلیم دهید که همۀ اموری را که به شما حکم کردهام، حفظ کنند”. حال ممکن است سؤال شود که چرا در کتاب اعمال رسولان ذکر شده که رسولان مسیح، در نام “عیسی” تعمید میدادند، نه در نام “پدر و پسر و روحالقدس”؟ در پاسخ باید گفت که در کتاب اعمال رسولان، منظور این نبوده که “روش” تعمید تعلیم داده شود، بلکه هدف دیگری مد نظر بوده است. در آن زمان، گروههای مختلفی بین یهودیان بودند که آنها نیز تعمید میدادند. برای مثال، پیروان یحیای تعمیددهنده نیز تعمید میدادند، زیرا ایشان یحیی را پیامبر میدانستند و به سخنان او توجه نکرده بودند که گفته بود بعد از خودش، میبایست مسیح موعود بیاید و اینکه او عیسای ناصری را بهعنوان مسیح موعود معرفی کرده بود. مقصود کتاب اعمال رسولان این بود که مشخص سازد تعمیدی که رسولان میدادند، تعمید “عیسی” بود، نه تعمید شخص یا گروهی دیگر، یعنی تعمیدی بود که عیسی مسیح حکم کرده بود، نه مثلاً تعمید یحیی.
این نکته را از فصل نوزدهم کتاب اعمال رسولان بهروشنی درک میکنیم. در آیات ۱ تا ٧ آمده که پولس رسول در سفر بشارتی خود، به شهر اَفِسُس میرسد که امروز در ترکیه، در کنار دریای اژه قرار دارد. در این شهر، پولس به چند نفر برمیخورد که میگفتند شاگردان عیسی مسیح هستند. پس از ایشان میپرسد: “آیا هنگامی که ایمان آوردید، روحالقدس را یافتید؟”. این افراد در جواب گفتند که اصلاً نام روحالقدس را هم نشنیدهاند. پولس با تعجب از ایشان میپرسد: “پس به چه چیز تعمید یافتید؟”. در واقع، منظور پولس این بود که “اگر تعمید مسیحی گرفته باشید، حتماً بههنگام تعمید، باید نام روحالقدس به گوشتان خورده باشد، زیرا موقع تعمید، گفته میشود: به نام پدر و پسر و روحالقدس. پس شما چگونه تعمید گرفتید؟”. ایشان گفتند: “به تعمید یحیی.”. در واقع، ایشان تعمیدی را گرفته بودند که یحیی تعلیم داده بود، نه تعمید مسیحی. کلام خدا میفرماید: “چون این را شنیدند، به نام خداوندْ عیسی تعمید گرفتند.”، یعنی تعمیدی را گرفتند که عیسی حکم کرده بود، تعمیدی که میبایست به نام پدر و پسر و روحالقدس باشد.
نکتهای که باید در اینجا اضافه کنیم، این است که بهغیر از دستور صریح و مشخصی که در متی ۲۸: ۱٩ در خصوص کاربرد نام پدر و پسر و روحالقدس آمده، ما نوشتههای پدران کلیسا را داریم که در قرن اول میلادی نوشته شدهاند، یعنی تقریباً همزمان با اواخر عمر یوحنای رسول. عنوان یکی از این نوشتهها هست: “تعلیم دوازده رسول” یا به یونانی: “دیداکه”. در این کتاب کوتاه، بهصراحت ذکر شده که تعمید باید به نام پدر و پسر و روحالقدس باشد. جالب این است که وقتی شورای کلیساها اقدام به تصدیق کتابهای الهامی عهدجدید کرد، این کتاب کوتاه نیز جزو فهرست بود، اما چون نویسندۀ آن یکی از رسولان طراز اول نبود، از قرار دادن آن در بین کتابهای الهامی خودداری کردند، اما گفتند که خواندن آن برای ایمانداران مفید است. علاوه بر این، همۀ کلیساها از همان قرن اول میلادی، به همین روش تعمید میدادند، یعنی به نام پدر و پسر و روحالقدس. حالا جالب است که بعد از دو هزار سال، یگانهباوران روش جدیدی را برای تعمید کشف کردهاند.
نجات بهواسطۀ تعمید
اما آنچه که در تعلیم یگانهباوران در خصوص تعمید بسیار خطرناک است، این است که ایشان میگویند هر کسی که فقط به نام عیسی تعمید نگیرد، نجات نمییابد. چنین تعلیمی کاملاً بر خلاف عهدجدید است. در عهدجدید، چه در انجیلها و چه در نوشتههای رسولان مسیح، آمده که برای نجات تنها یک راه وجود دارد که همانا ایمان به عیسی مسیح است. در این زمینه، تعداد آیات آنقدر زیاد است که ما فقط به ذکر معروفترین آنها اکتفا میکنیم. در یوحنا ۳: ۱۶ میفرماید: “زیرا خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که بر او ایمان آوَرَد، هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد.”. بله، یگانه راه برای نجات یافتن، ایمان آوردن به عیسی مسیح است. ایمان به این که او پسر خدا است که از آسمان، از نزد پدر به این جهان آمد، به شکل انسان در آمد، بر روی صلیب جانش را در راه ما قربانی کرد، روز سوم زنده شد و زنده به آسمان صعود کرد و روزی باز خواهد گشت. در ضمنِ اعتقاد به این اصول اساسی، باید زندگی خود را نیز کاملاً تسلیم او بنماییم و او را پیروی کنیم. راه نجات همین است و بس. منظور این نیست که تعمید اهمیتی ندارد، ولی تعمید، خود به خود کسی را نجات نمیدهد. تعمیدْ روشی جادویی برای نجات نیست. تعمید اگر با ایمانی قلبی و اصیل همراه نباشد، هیچ ارزشی ندارد. پس ملاحظه میفرمایید که چگونه تأکید یگانهباوران بر روش جدید تعمید، نادرست است.
نجات بهواسطۀ تعمید در روحالقدس و تکلم به زبانها
تعلیم نادرست دیگر “یگانهباوران” این است که معتقدند کسی که ایمان میآورد و فقط به نام عیسی تعميد میگیرد، باید تجربۀ تعميد در روحالقدس و تکلم به زبانها را دریافت کند، وگرنه نجات نمییابد. در درس اول ذکر گرديد که در اوائل قرن بیستم، نهضتی در آمريکا تحت عنوان “نهضت پنطيکاستی” پديد آمد و امروز نیز اين نهضت ادامه دارد. تأکيد نهضت پنطيکاستی اين بود که تا شخص به زبانها صحبت نکند، نجات نيافته است. یگانهباوران نیز یکی از شاخههای انشعابی از پنطیکاستیها هستند که در بخش اول این مقاله، به تاریخچۀ ایشان اشاره کردیم. اما یگانهباوران اعتقاد دارند که برای کسب نجات، نه تنها ضروری است که فقط به نام عیسی تعمید گرفت، بلکه باید تجربۀ تعمید در روحالقدس و تکلم به زبانها را نیز داشت. ایشان این تجربه را برای نجات ضروری میدانند و معتقدند که هر کس که به زبانهای جدید سخن نگفته باشد، نجات را بهطور کامل دریافت نکرده است.
راه درست نجات
آیا ملاحظه میفرمایید که چطور فرقههای مختلف، از جمله یگانهباوران، انجیل سادۀ خداوندگار ما عیسی مسیح را تغییر میدهند و برای نجات که فقط محض ایمان به مسیح بهدست میآید، شرایط میگذارند؟ دو هزار سال پیش، رسول بزرگ عیسی مسیح، یعنی پولس رسول، همین مشکل را با مسیحیان غلاطیه، واقع در ناحیۀ شمال مرکزی ترکیۀ امروزی، پیدا کرده بود. ایشان نیز مانند یگانهباوران و شاهدان یهوه و سایر فرقههای انحرافی، پیام سادۀ انجیل مسیح را تغییر داده بودند و میگفتند که برای دستیابی به نجات و رستگاری، باید علاوه بر ایمان به خون عیسی مسیح، تشریفات شریعت موسی را نیز اجرا کرد، تشریفاتی نظیر ختنه. پولس در پاسخ به این عده، در غلاطیان ۱: ۶ تا ٩ چنین میفرماید: “در شگفتم که شما بدین زودی از آن که شما را بهواسطۀ فیض مسیح فرا خوانده است رویگردان شده، بهسوی انجیلی دیگر میروید. البته انجیلی دیگر وجود ندارد، اما کسانی هستند که فکر شما را مغشوش میسازند و بر آنند که انجیل مسیح را تحریف کنند. اما حتی اگر ما یا فرشتهای از آسمان، انجیلی غیر از آنچه ما به شما بشارت دادیم موعظه کند، ملعون باد! چنانکه پیشتر گفتیم، اکنون باز میگویم: اگر کسی انجیلی غیر از آنچه پذیرفتید به شما موعظه کند، ملعون باد!”. لحن گفتار پولس بسیار جدی و قاطعانه است. پیام انجیل همواره استوار است بر این که انسان تنها بهواسطۀ ایمان به عیسی مسیح، پسر خدا که خود را قربانیِ کفارهکنندۀ بشر کرد، نجات مییابد، همین و بس! پیام دیگری وجود ندارد. نه روش تعمید و نه حتی خود تعمید، جای ایمان صادقانه و اصیل به خون مسیح را نمیگیرد.
در فصل دوم رسالۀ به غلاطيان، آیۀ ۲۰، پولس رسول میفرماید: “با مسیح بر صلیب شدهام، و دیگر من نیستم که زندگی میکنم، بلکه مسیح است که در من زندگی میکند؛ و این زندگی که اکنون در جسم میکنم، با ایمان به پسر خداست که مرا محبت کرد و جان خود را بهخاطر من داد.”. بله، تنها یک راه برای نجات وجود دارد و آن هم صلیب خداوندگار ما عیسی مسیح است. به همین دلیل، پولس رسول باز در همین رساله، در فصل ۶، آیۀ ۱۴ میفرماید: “اما مباد که من هرگز به چیزی افتخار کنم، جز به صلیب خداوندمان عیسی مسیح، که بهواسطۀ آن، دنیا برای من صلیب شد و من برای دنیا.”. تنها راه نجات، کاری است که مسیح بر روی صلیب برای ما انجام داد. پولس در آیهای که ذکر کردیم، میفرماید که یگانه افتخارش صلیب عیسی مسیح است که بهوسیلۀ آن، دنیا برای او جذبۀ خود را از دست داد و او نیز برای دنیا مُرد.
در خاتمه، خوانندگان گرامی را تشویق میکنیم که شخصاً کلام خدا را دقیقاً مطالعه کنند تا به مرحلهای برسند که خودشان تعلیم درست را از نادرست تشخیص بدهند و در مسیر درست، راه رستگاری را پیروی نمایند.