رادیو مژده

تعالیم نادرست در مذهب پروتستان – “دیوزدگی ایمانداران” – ۲

در مقالۀ گذشته، بحثی را آغاز کردیم در بارۀ تعالیم نادرستی که در برخی از محافل مسیحی رواج پیدا کرده و باعث اغتشاش فکری عده‌ای از ایمانداران شده است. بحثی که در بخش قبل به آن اشاره کردیم، این بود که آیا امکان دارد ایمانداران به مسیح، تحت تسخیر شیطان قرار بگیرند، یا به‌اصطلاح انجیل، دیوزده بشوند و  کارها و رفتارشان تحت کنترل ارواح خبیث در آید.

این تعلیمی است که در این اواخر، بعضی از واعظان غربی می‌دهند و هر مشکلی را که در شخصیت و روحیات فرد مشاهده می‌کنند، آن را به ارواح پلید نسبت می‌دهند و می‌گویند که فلان شخص روح خبیث یا دیو دارد، برای مثال، دیو شهوت، یا دیو دروغگویی، یا دیو حسادت، دیو تکبر، دیو افسردگی و نظایر اینها. این اشخاص ادعا می‌کنند که قدرت دارند این روح‌ها را از ایمانداران بیرون کنند و ایشان را به‌اصطلاح آزاد سازند. برای همین جلساتی ترتیب می‌دهند تحت عنوان جلسات “آزادسازی”.

در بحث گذشته، شرح دادیم که کتاب عهدجدید اساساً چه تعلیمی در بارۀ افراد تسخیرشده یا دیوزده داده‌‌ است. ما با ذکر چند نمونه، نشان دادیم که مطابق عهدجدید، افرادی که تحت تسخیر شیطان یا ارواح خبیث قرار دارند، از علمی فوق طبیعی برخوردارند. دیدیم که این افراد بدون اینکه عیسی را از قبل بشناسند، فریاد می‌زدند که او پسر خداست یا نظایر این. این افراد، به قول معروف، علم غیب داشتند. همچنین گفتیم که مردم گناهکار و خبیث این دنیا نیز همگی تسخیرشده یا دیوزده نیستند. حال، در این مقاله می‌خواهیم کتاب‌مقدس را در این باره بررسی کنیم که آیا امکان دارد “یک ایماندارِ مسیحی” دیوزده باشد یا نه.

دیوزدگی ایماندارِ به مسیح، هیچ اساسی در کتاب‌مقدس ندارد. این تعلیمِ جدیدی است. آن را در هیچ جای کتاب‌مقدس ملاحظه نمی‌کنیم. کتاب‌مقدس هیچ‌گاه تأیید نمی‌کند که کسی که به‌راستی به مسیح ایمان می‌آورد، زندگی خود را به دستان او می‌سپارد و به نام پدر و پسر و روح‌القدس تعمید می‌گیرد، بتواند اسیر شیطان یا ارواح پلید شود. پولس رسول، در رسالۀ اولش‌ به مسیحیان شهر قرنتس، واقع در یونان امروزی، در فصل ششم، آیۀ ۱۹ می‌فرماید: “آیا نمی‌دانید که بدن شما معبد روح‌القدس است که در شماست و آن را از خدا یافته‌اید، و دیگر از آنِ خود نیستید؟”. طبق این آیه، کاملاً روشن است که نه فقط روح، بلکه بدنِ هر ایماندارِ واقعی نیز معبد خدا است. در عهدعتیق، یعنی همان تورات و زبور و نوشته‌های انبیای یهود، معبدْ مکان مقدسی بود که خدا در آن ساکن می‌شد و حضور کامل او در آن قرار می‌گرفت. اما در عهدجدید، یعنی همان انجیل مقدس، این معبد، در واقع بدن ایماندارانِ به مسيح، است. کلیسا یعنی جمع ایمانداران نیز معبد خدا خوانده شده است. پس این سؤال پیش می‌آید که چگونه ممکن است بدنِ شخص، در آن واحد، هم مَسکنِ خدا باشد و هم تحت تسخیر ارواح خبیث؟ طبعاً چنین چیزی غیر‌ممکن است. ما ایمان داریم که یک مسیحیِ واقعی که پیش از بنیاد عالم، از سوی خدا برای نجات برگزیده شده، هیچ‌گاه نمی‌تواند هم مَسکن خدا باشد و هم مسکن ارواح خبیث!

باز پولسِ رسول در رسالۀ خود به مسیحیان شهر افـَسُس، واقع در غرب ترکیۀ امروزی، فصل دوم، آیۀ ۲۲ می‌فرماید: “در او (یعنی در مسیح) شما نیز با هم بنا می‌شوید تا به‌صورت مَسکنی در‌آیید که خدا به‌واسطۀ روحش در آن ساکن است.”. باز در این آیه، همان مفهوم تکرار شده، یعنی این که ایماندارانِ واقعی، مَسکنِ خدا و روح مقدس او هستند. در ضمن، نباید فراموش کنیم که یوحنای رسول در انجیل خود می‌فرماید که آنانی که به مسیح ایمان می‌آورند، فرزندان خدا می‌شوند. او در انجیل خود، فصل اول، آیات ۱۲ و ۱۳ چنین می‌فرماید: “اما به همۀ کسانی که او را (یعنی مسیح را) پذیرفتند، این حق را داد که فرزندان خدا شوند، یعنی به هر کس که به نام او ایمان آوَرَد؛ آنان که نه با زادنی بشری، نه از خواهش تن و نه از خواستۀ یک مرد، بلکه از خدا زاده شدند.”. بله، آنانی که به عیسی مسیح ایمان می‌آورند، فرزندان خدا می‌گردند. خودِ خداوندگارِ ما مسیح، در همین انجیل یوحنا، فصل سوم، آیات ۳ تا ۸، این را تولد تازه نامید و فرمود که این تولد را روح‌القدس به شخص می‌دهد. در این مورد، به فرمایش مسیح در آیات ۵ و ۶ توجه بفرمایید: “آمین، آمین، به تو می‌گویم تا کسی از آب و روح (یعنی روح‌القدس) زاده نشود، نمی‌تواند به پادشاهی خدا راه یابد. آنچه از بشرِ خاکی زاده شود، بشری است؛ اما آنچه از روح (یعنی روح‌القدس) زاده شود، روحانی است.”. به این ترتیب، می‌بینیم که مسیحیانِ واقعی، از روح‌القدسْ تولدِ تازه می‌یابند و فرزند خدا می‌گردند. و کسی که فرزند خدا شده و از روح‌القدس تولد تازه را دریافت کرده و روح‌القدس در وجودش ساکن است، نمی‌تواند در همان حال، اسیر ارواح شیطانی نیز باشد. پطرس رسول نیز در رسالۀ اول خود، فصل اول، آیۀ ۵ می‌فرماید: “و شما نیز به قدرت خدا و به‌واسطۀ ایمان، محفوظ هستید برای نجاتی که از هم‌اکنون آماده شده است تا در زمان آخر به ظهور رسد.”. یعنی خدا ایمانداران را با قدرت خود حفظ می‌فرماید.

البته منظور ما این نیست که ایماندارانِ واقعی هیچ عیب و ایرادی ندارند. ما انسان هستیم و ناتوان. گاه حتی بعد از ایمان آوردن به مسيح نیز مرتکب گناه می‌شویم و خطا می‌کنیم. ممکن است یک ایماندار هنوز رشد کافی نکرده باشد و رفتارهای نادرستی از خود نشان دهد که شایستۀ تعلیم کتاب‌مقدس نباشد. یا ممکن است گاه دچار افسردگی یا سایر اختلالات روان‌پزشکی شود. کلام خدا راه حل‌های مشخصی برای این گونه گناهان، خطاها و مشکلات ارائه می‌دهد. مهم‌ترین راه برای آزادی از گناهان و خطاها و رفتارهای نادرست، توبه است. شخصْ باید به کمک روح‌القدس، گناهان و خطاهای خود را تشخیص دهد و از آنها توبه کند. پولس رسول در رسالۀ دوم به مسیحیان قرنتس، فصل هفتم، آیۀ ۱۰ چنین می‌فرماید: “اندوهی که برای خدا باشد، موجب توبه می‌شود که به نجات می‌انجامد و پشیمانی ندارد.”. یوحنای رسول نیز در رسالۀ اول خود، فصل اول، آیۀ ۹ می‌فرماید: “اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او که امین و عادل است، گناهان ما را می‌آمرزد و از هر نادرستی پاکمان می‌سازد.”. بله، راه حل گناه و خطا در زندگی ایمانداران، اعتراف به گناه و توبه از آن است، نه اخراج ارواح از ایشان. اگر ایمانداری اسیر شهوت، غرور، تکبر، حسادت، دشمنی، غیبت، و نظایر اینها باشد، علتش گناه است، نه ارواح پلید. چنین چیزی اساساً در کتاب‌مقدس نیامده و گفته نشده که اگر مثلاً عادت به غیبت داریم، علتش این است که روح خبیثِ غیبت در ما هست. علتش گناه بوده، راه حلش نیز اعتراف به گناه و توبه‌ است.

روح‌القدس به ایمانداران کمک می‌کند تا به‌تدریج رشد نمایند و از رفتارهای نادرست نیز دست بکشند. پولس رسول در رساله به مسیحیان شهر افسس، فصل چهارم، آیات ۱ تا ۳، ایمانداران را تشویق به رفتار درست می‌کند و می‌فرماید: “پس من که به‌خاطر خداوند در بندم، از شما تمنا دارم به شایستگی دعوتی که از شما به‌عمل آمده است رفتار کنید، در کمال فروتنی و ملایمت؛ و با بردباری و محبت یکدیگر را تحمل کنید. به سعی تمام بکوشید تا آن یگانگی را که از روح است (یعنی از روح‌القدس)، به‌مدد رشتۀ صلح حفظ کنید.”. بله، رفتارهای ناشایست هم راه حل دارد، و آن این است که آنها را تشخیص بدهیم و به فرمودۀ پولس، “به سعی تمام” بکوشیم از آنها دست بشوییم و رفتاری شایستۀ انجیل داشته باشیم. راه حلش این نیست که روح‌های خبیث را اخراج کنیم. کتاب‌مقدس هرگز تقصیرها و خطاها و گناهان ما را به گردن ارواح خبیث نمی‌اندازد، بلکه از ما می‌خواهد از آنها توبه کنیم و “بکوشیم” رفتاری درست داشته باشیم. کلام خدا مسؤولیت را به گردن ارواح نمی‌اندازد، بلکه به گردن خودِ ما. پولس رسول، در رساله به افسسیان، فصل ۴، آیات ۲۲ تا ۲۴ به ایمانداران چنین توصیه می‌فرماید: “شما آموختید که باید به‌لحاظ شیوۀ زندگی پیشین خود، آن انسان قدیم را که تحت تأثیر امیالِ فریبنده، دستخوش فساد بود، از تن به‌در آورید. باید طرز فکر شما نو شود، و انسان جدید را در بر کنید که آفریده شده است تا در پارسایی و قدوسیت حقیقی، شبیه خدا باشد.”. در واقع، خدا همۀ وسایل را برای پاکی و تقدس ما فراهم کرده است. وظیفۀ ما نیز این است که از این وسایل استفاده کنیم. باید طبیعت کهنۀ خود را مانند جامه از تن به‌در کنیم و طبیعتِ نو و الهی را بپوشیم، طبیعتی را که خدا برایمان مهیا ساخته است. این راه حلی است که کتاب‌مقدس ارائه می‌دهد. کسانی نیز که دچار افسردگی یا اختلالات روان‌پزشکی هستند، می‌توانند به پزشکان و مشاوران مراجعه کنند و از این موهبتی که خدا در اختیار بشر گذاشته استفاده نمایند. چارۀ این دردها، اخراج ارواح خبیث نیست، بلکه توبه و رشدِ روحانی‌ است.

واعظانی که معتقدند اشکالاتِ زندگی ایمانداران نتیجۀ اسارت در چنگ ارواح پلید است، همچنین ادعا می‌کنند که روح‌هایی که در پدران یا نیاکان ما بوده، به ما نیز منتقل می‌شوند و ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند. مثلاً می‌گویند که اگر کسی از یک دینِ دیگر به مسیحیت بگرَوَد، روحِ آن دین تا پنج نسل در شخص ایماندار و فرزندان و اعقابش باقی می‌ماند. یا اگر والدین یک ایماندار، جادوگری یا احضار ارواح می‌کرده‌اند، این روحْ در شخصِ ایماندار باقی می‌ماند و باید از طریق اخراج ارواح یا جلسۀ آزادسازی، این روح را بیرون کرد. اما ملاحظه بفرمایید پطرس رسول، در رسالۀ اولش، فصل اول، آیات ۱۸ و ۱۹، در این باره چه می‌فرماید: “زیرا می‌دانید از شیوۀ زندگی باطلی که از پدرانتان به ارث برده بودید، بازخرید شده‌اید، نه به چیزهای فانی چون سیم و زر، بلکه به خون گرانبهای مسیح، آن برۀ بی‌عیب و نقص.”. بله، وقتی شخصی به مسیح ایمان می‌آورد، با خون گرانبهای مسیح، از شیوۀ زندگی باطل پدران و نیاکانش آزاد می‌شود. اما نه فقط این، بلکه اگر خودِ شخص هم در گذشته‌‌اش درگیر جادوگری و احضار ارواح بوده، بعد از ایمان آوردن به مسیح، پاک می‌شود و از اسارت ارواح رهایی می‌یابد.

در این زمینه، ماجرای بسیار جالبی هست که در کتاب اعمال رسولان، فصل هشتم، آیات ۹ تا ۲۴ ذکر شده است. در این ماجرا، گفته شده که یکی از پیروان مسیح، از اورشلیم به شهری در سامره رفت و در آنجا پیام نجات را موعظه کرد، معجزات زیادی به‌عمل آورد و بسیاری ایمان آوردند، از جمله شخصی به نامِ شمعون که جادوگر معروفی بود. وقتی خبر به اورشلیم، به رسولان رسید، ایشان پطرس و یوحنا را به آن شهر فرستادند تا دست بر این ایمانداران جدید بگذارند و ایشان عطیۀ الهیِ روح‌القدس را بیابند. وقتی پطرس و یوحنا بر مردم دست می‌گذاشتند، ایشان از روح‌القدس پر می‌شدند و با زبانهایی که قبلاً نمی‌دانستند، به حمد و ستایش خدا می‌پرداختند. شمعون وقتی دید که با دست گذاشتنِ پطرس و یوحنا، ایمانداران از روح‌القدس پر می‌شوند و به زبانهای تازه خدا را ستایش می‌کنند، بسیار حیرت کرد، زیرا او در دورۀ جادوگری‌اش هرگز نتوانسته بود چنین کاری انجام دهد. پس کیسه‌ای طلا برداشت و نزد پطرس و یوحنا آورد و خواهش کرد که ایشان به او نیز این قدرت را بدهند که بر هر کسی دست می‌گذارد، آن شخص از روح‌القدس پر شده، به زبانهای تازه سخن گوید. اما پطرس به او نگاه کرد و فرمود: “زَرَت با خودت نابود باد! زیرا پنداشتی عطای خدا را می‌توان با پول خرید! تو در این خدمت هیچ سهم و قسمتی نداری، زیرا دلت در حضور خدا راست نیست. از این شرارتِ خود توبه کن و از خداوند بخواه تا شاید این اندیشۀ دلت آمرزیده شود؛ زیرا می‌بینم که پر از زهر تلخ، و گرفتار زنجیرهای شرارتی.”. اگر خوب توجه کرده باشید، ملاحظه می‌کنید که پطرس به این جادوگرِ سابق نمی‌گوید که چون قبلاً جادوگری می‌کرده، روح خبیث در او هست و باید آن را اخراج کرد. بلکه به او می‌گوید که باید “توبه کند”. آنچه پطرس در این جاودگر سابق می‌دید، روح خبیث نبود، بلکه “زهر تلخ و زنجیرهای شرارت” بود، یعنی چیزهایی که می‌بایست از آنها “توبه کرد”.

جالب است بدانیم که پولس رسول، در رسالۀ خود به مسیحیان غلاطیه، واقع در ترکیۀ امروزی، فصل پنجم، آیات ۱۹ تا ۲۱، جادوگری را جزو اعمال نفسانی به‌شمار می‌آورد و می‌فرماید: “اعمال نفس روشن است: بی‌عفتی، ناپاکی، و هرزگی؛ بت‌پرستی و جادوگری؛ دشمنی، ستیزه‌جویی، رشک، خشم؛ جاه‌طلبی، نفاق، دسته‌بندی، حسد؛ مستی، عیاشی و مانند اینها.”. ملاحظه فرمودید که جادوگری نیز طبق این آیات، جزو اعمال نفسانی است، نه الزاماً کار ارواح خبیث. ایمانداران از این گناهان، از جمله جادوگری، توبه کرده‌اند.

به این ترتیب، دیدیم که مطابق کتاب‌مقدس، ایماندارانِ واقعی به مسيح، نمی‌توانند تحت تسخیر شیطان و ارواح پلیدِ او باشند. کسی که به مسیح ایمان آورده و از روح‌القدس تولد تازه دریافت کرده و وجودَش مَسکنِ روح‌القدس گردیده، نمی‌تواند در همان حال، مَسکنِ شیطان یا ارواح خبیث نیز باشد. اگر هم در زندگی‌اش عادت نادرست یا گناهی وجود داشته باشد، باید اعتراف و توبه بکند و از خدا بخواهد که به او قدرت بدهد تا بر آنها چیره شود. این تعلیمی است که در سراسر کتاب‌مقدس می‌بینیم. در خاتمه، دعای ما این است که با مطالعۀ دقیق و مرتب کتاب‌مقدس، به این حقایق دست بیابید و اسیر امواج متلاطمِ تعالیمی نشوید که هر روز از یک گوشۀ دنیا سر بر می‌آورد.