رادیو مژده

رشد و بلوغ مسیحی – ابزارهای رشد روحانی

در مقاله‌های گذشته گفتیم که خدا از ما می‌خواهد به‌لحاظ روحانی رشد کنیم و هرچه بیشتر شبیه مسیح شویم، یا به فرمودۀ پولس رسول در افسسيان ۴: ۱۳ “به بلندای کامل قامت مسیح” برسیم.

خدا امکانات لازم برای این رشد را در اختیار ما قرار داده است و اکنون وظیفۀ ما این است که با انگیزه‌ای نیرومند، از آنها بهره بگیریم و به‌سوی رشد حرکت کنیم. در مقالۀ حاضر، می‌خواهیم در بارۀ ابزارهای رشد روحانی بحث کنیم. در مقالات گذشته، به‌طور پراکنده به این ابزارها اشاره کردیم، اما در این مقاله بر آنها بیشتر متمرکز خواهیم شد. یادآوری می‌کنیم که شرط اول رشد روحانی، داشتن انگیزه است، این انگیزه که ما با رشد روحانی خواهیم توانست هم در عالم آینده و هم در این دنیا، خدمت مؤثری برای خدا و ملکوت او انجام دهیم.

نخستین ابزاری که خدا برای رشد روحانی در اختیار ما قرار داده، کتاب‌مقدس است، یعنی کلام خودش. کتاب‌مقدس خوراک روحانی ما است. آن وسیله‌ای است بسیار مهم در رشد روحانی ما. شاید بپرسيد، چرا؟ علت، این است که خدا خود را در کتاب‌مقدس آشکار ساخته است و او را از طریق مطالعۀ کتاب‌مقدس می‌توان شناخت.

بعضی ممکن است بگویند که ما خدا را از طریق مشاهدۀ طبیعت و عالم هستی می‌شناسیم و به بزرگی او پی می‌بریم. این گفته تا حدی درست است، اما چنین شناختی از خدا کافی نیست. شناخت خدا از طریق مشاهدۀ عالم هستی، شناختی بسیار کلی است، اما ما نیاز داریم که خدا را شخصاً بشناسیم و با او رابطۀ شخصی داشته باشيم.

بعضی هم می‌گویند ما با دين و مذهب کاری نداریم، بلکه فقط خدا را قبول داریم. این گفته، به‌لحاظ تاریخی درست نیست، زیرا بدون کتابمقدس، انسان نمیتواند خدای حقيقی را بشناسد. بههمين علت، انسان در طول تاريخ همواره به خدایان غيرواقعی و باطل معتقد بوده است. اولین دینی که خدای حقيقی را به بشر شناسانید، دین موسی یا “یهودیت” بود که حدود سه هزار و چهارصد سال پیش بنیان گذاشته شد. در آن زمان، همۀ اقوام و ملل دنیا بت‌پرست بودند و به خدایان متعدد اعتقاد داشتند. حتی یونانی‌ها و رومی‌های فیلسوف و متمدن، نمی‌توانستند وجود خدایی يکتا را هضم کنند و یگانه‌پرستی را معادلِ بی‌خدایی می‌دانستند. وقتی اعتقاد به یگانه‌پرستی از طریق مسیحیت به نقاط مختلف امپراطوری روم اشاعه یافت، رومی‌ها، مسیحیان را بی‌دین و بی‌خدا می‌خواندند. درک علت این امر نیز ساده است. انسان با مشاهدۀ زندگی خود و طبیعت، بسیار آسان به این نتیجه می‌رسد که خدایی هست که پدیده‌های نیک را به‌وجود آورده و خدا یا خدایان دیگری نیز هستند که پدیده‌های بد و ویرانگر را خلق کرده‌اند. همین خدایان بد هستند که باعث ایجاد زمین‌لرزه، طوفان‌های ویرانگر، خشکسالی، بیماری و غیره می‌شوند. حتی برای ما نیز که به خدایی یگانه اعتقاد داریم، غالباً این سؤال پیش می‌آید که چرا این همه بلاهای طبیعی و ظلم و بی‌عدالتی و جنگ در دنیا وجود دارد و چرا خدای نیکو، جلوی اینها را نمی‌گیرد. پس شناخت خدا بدون توجه عميق به کتابمقدس، امکانپذير نیست. چنین افرادی در عمل، خدایی را برای خود ابداع می‌کنند که مطابق میل خودشان باشد.

اما ما مسیحیان اعتقاد داریم که خدای حقيقی خود را به‌طور کامل، یعنی تا آنجا که در حیطۀ درک بشر باشد، در کتاب‌مقدس آشکار کرده است. کتاب‌مقدسِ مسیحیان، از یک طرف، شامل کتب انبیای یهود، یعنی کتب موسی یا همان تورات، و نوشته‌های سایر انبیای یهود و نیز مزامیر حضرت داوود می‌باشد، و از طرف دیگر شامل انجیل‌ها و رسالات و نوشته‌های رسولان مسیح. بر اساس این کتاب‌ها، می‌توانیم به زوایای شخصیت خدا پی ببریم. می‌توانیم با ارادۀ خدا و انتظاراتی که او از ما دارد، آشنا شویم. می‌توانیم کشف کنیم که او برای نجات بشر از گناه و هلاکت ابدی چه طرحی ریخته است. می‌توانیم با عیسی مسیح که مظهر کامل ذات خدا است، آشنایی بیابیم. و همچنین می‌توانیم با احکام مسیح که همان احکام خدا است، آشنا شویم. هیچ‌یک از اینها را از طریق مشاهدۀ عالم هستی و پدیده‌های طبیعت نمی‌توان شناخت. این امر از طریق ابداعِ خدایی تخیلی بدون توسل به دین نیز میسر نیست. برای مثال، می‌توانیم تعالیم مسیح در “موعظۀ بالای کوه” را نمونه بیاوریم که در فصل‌های پنجم، ششم و هفتم انجیل متی آمده است. عیسی مسیح در این موعظه، تعالیمی ارائه فرموده که برخلاف خواسته‌های طبیعی و نفسانی انسان است. طبق این خواسته‌ها، هر انسانی می‌خواهد بدی را با بدی پاسخ دهد. اگر کسی به او اهانت کرد، می‌خواهد با اهانت پاسخ دهد. گرایش طبیعی انسان این است که بدی را با بدی تلافی کند. اما مسیح فرمود که باید بزرگوار باشیم و گذشت کنیم؛ اگر کسی به یک گونۀ ما سیلی بزند، گونۀ دیگر را نیز به او بدهیم تا بزند؛ اگر کسی بخواهد کت ما را بگیرد، پیراهن خود را نیز به او بدهیم؛ اگر کسی از ما بخواهد به وظیفۀ قانونی خود عمل کنیم، ما بيشتر از آن را انجام دهیم. این راهی است بسیار دشوار که خدای ابداعیِ ذهن ما یا خدایی بر اساس پدیده‌های طبیعت هیچ‌گاه آن را از ما نمی‌خواهد. فقط خدای کتاب‌مقدس است که چنین انتظاراتی از پیروانش دارد، پیروانی که بسیار اندک هستند، چرا که دری که به‌سوی حیات جاویدان گشوده شده، تنگ است و راه آن نیز دشوار است.

حال این سؤال پیش می‌آید که کتاب‌مقدس را چگونه بخوانیم. این سؤالِ بسیار به‌جایی است. کتاب‌مقدس را نمی‌توان مانند هر کتاب دیگری از اول شروع به خواندن کرد تا به آخر. همان طور که در بالا اشاره کردیم، کتاب‌مقدس مسیحیان دارای دو قسمت است: عهدعتیق و عهدجدید. عهدعتیق همان تورات و صُحُف انبیا و مزامیر است؛ و عهدجدید همان انجیل‌ها و نوشته‌های رسولان مسیح. دانشمندی به‌درستی گفته که عهدعتیق، به‌منزلۀ غنچه است و عهدجدید، در حکم گـلِ کامل. پس شاید مناسب‌تر باشد مطالعۀ خود را از آن “گلِ کامل” شروع کنید. به این ترتیب، می‌توانید مطالعۀ خود را با انجیل لوقا آغاز کنید که شامل تمام مراحل زندگی مسیح است، از ولادت یحیی و خودِ عیسی گرفته تا صعود او به آسمان. همزمان با مطالعۀ انجیل لوقا، می‌توانید کتاب مزامیر را نیز از عهدعتیق بخوانید. مطالعۀ مزامیر به شما کمک می‌کند تا دعای خود را غنی سازید، زیرا هر مزمور در حکم یک دعا است به درگاه خدا. بعد از انجیل لوقا، می‌توانید انجیل یوحنا را مطالعه کنید که سبک و روش متفاوتی دارد و به رویدادها و تعالیمی می‌پردازد که در سایر انجیل‌ها نیامده است.

در این مرحله می‌توانید به‌تدریج به مطالعۀ کتاب‌های عهدعتیق بپردازید و به ترتیب هر یک از کتاب‌های آن را بخوانید. به‌هنگام مطالعۀ عهدعتیق، قطعاً به رفتارهایی برخواهید خورد که با اخلاقیاتِ عهدجدید اختلاف دارد. اگر چنین تشخیصی دادید، کاملاً حق دارید. فراموش نکنید که گفتیم عهدعتیق غنچه است و عهدجدید گـُلِ کامل. از عهدعتیق نباید انتظار کمال اخلاقیِ عهدجدید را داشت. خدا اراده و انتظارات خود را یکجا و در یک زمان بر انبیا مکشوف نساخت. برای همین، در عهدعتیق به نکاتی برمی‌خوریم که به نظر، بسیار خشن و ابتدایی می‌آید. این کاملاً طبیعی است. خدا با انسان‌هایی سر و کار داشت که دورانِ ابتدایی روحانیت و شناخت خدا را می‌گذراندند. خدا طفولیت روحانی و اخلاقی قوم اسرائیل را تحمل می‌کرد و با آن مدارا می‌نمود. ارادۀ کامل خدا برای اخلاقیات بشر و همچنین تعالیم دقیق الهی، در عهدجدید است که به اوج و کمال خود می‌رسد، در واقع در شخصِ عیسی مسیح. این نکته را در الهیات مسیحی، “مکاشفۀ تدریجی یا پیشرونده” می‌خوانند. توجه به این نکته به‌هنگام مطالعۀ عهدعتیق بسیار مهم است.

خوشبختانه امروزه کتاب‌های بسیار مفیدی به‌عنوان راهنمای مطالعۀ کتاب‌مقدس و تفسیر بخشهای مختلف آن به فارسی تهیه شده که در دسترس علاقمندان قرار دارد. این منابع می‌توانند خوانندۀ مشتاق را در زمینۀ درک کتاب‌مقدس و یادگیری آن، یاری فراوان دهند.

حال به دومین ابزار رشد می‌رسیم که همانا دعا است. مطالعۀ کتاب‌مقدس و دعای مرتب از مهم‌ترین ابزارهای رشد روحانی هستند. ما انسان‌ها هم دارای جسم هستیم و هم دارای روح. همان طور که جسم خود را پرورش می‌دهیم، به آن رسیدگی می‌کنیم و آن را خوراک می‌دهیم تا زنده بماند و رشد کند، باید روحمان را نیز مورد پرورش و تغذیه قرار دهیم. آنانی که به ورزش علاقه دارند، با تمرینهای مستمر، بدن خود را آماده می‌سازند و پرورش می‌دهند تا ورزیده باشد. روح ما نیز نیاز به ورزش دارد. ورزش روح ما، همان دعای مرتب است. ما باید روح خود را ورزیده بسازیم. دعا و مطالعۀ کتاب‌مقدسْ غذای روح ما هستند.

اما دعا چیست؟ دعا برقراری ارتباط با خدايی است که از راه ايمان ما به عيسی مسيح، حالا پدر آسمانی ما میباشد. دعا يعنی گفتگوی فرزندان خدا با پدر آسمانیِشان. دعا یعنی نزدیک شدن به خدا و تخت فيض او. هرچه بیشتر و مرتب‌تر دعا کنیم، بیشتر شبیه خدا می‌شویم. گاه زن و شوهرهایی را می‌بینیم که دهها سال با یکدیگر زندگی کرده‌اند و نه تنها از نظر روحی، بلکه از جنبههای مختلف نیز شبیه به هم شده‌اند. ما نیز وقتی به‌طور مرتب به دعا وقت می‌دهیم، به‌تدریج شبیه خدا می‌شویم، زیرا روح مقدس او در ما کار می‌کند، ما را تغییر می‌دهد، شخصیت ما را دگرگون می‌سازد و به این ترتیب، روز به روز بیشتر شبیه مسیح می‌شویم.

در اینجا لازم است سخنی در بارۀ نحوۀ دعا کردن بگوییم. اگر هنوز دعا را جزو برنامۀ روزانه‌تان نساخته‌اید، از همین امروز شروع کنید. وقتی را در طی روز به دعا اختصاص دهید. اگر نوایمان هستید، لازم نیست فکر کنید که باید حتماً وقتی طولانی را به این امر اختصاص دهید. از کم شروع کنید تا زمانی که دعا کردن جزو عادت روزانه‌تان شود. سپس به‌تدریج که در این امر رشد کردید، خودبه‌خود مایل خواهید شد وقت بیشتری را به دعا بدهید. اگر برایتان مشکل است، می‌توانید از پنج دقیقه شروع کنید. بعضی‌ها دوست دارند دعای خود را با “دعای ربانی” که عیسی مسیح به شاگردانش آموخت شروع کنند، یعنی همان دعای “ای پدر ما که در آسمانی”. این دعا در انجیل متی، فصل ۶، آیات ۹ تا ۱۳ آمده است. اما به هر حال، خوب است که این مراحل را در دعای خود بگنجانید: اول ستایش و پرستش خدا را به‌عمل آورید و بزرگی او را بستایید. سپس برای تندرستی خود و خویشانتان و برای مواهبی که خدا به شما داده است، شکرگزاری به‌عمل آورید. بعد از آن، به گناهانتان اعتراف کنید و بخشایش بطلبید. آنگاه درخواستهای شخصی خود را به حضور خدا بیاورید و برای خانواده و خویشان و دوستان خود دعا کنید. در آخر، بگویید: “به نام عیسی مسیح دعا می‌کنم، آمین.”. این خلاصه‌ای است از یک دعای مناسب مسیحی. وقتی مدتی اینچنین تمرین کردید، مایل خواهید شد که نکات دیگری به هر مرحله بیفزایید و روح‌القدس شما را در این زمینه هدایت خواهد کرد.

در زمینۀ زمان دعا، قانون خاصی نیست. اما بهتر است روز خود را با دعا و یاد خدا آغاز کنید. اگر شاغل هستید یا محصل می‌باشید، کمی زودتر از خواب برخیزید و دعا کنید. اما بدانید که در هر جا که باشید، می‌توانید دعا کنید، به این شرط که بتوانید تمرکز حواس داشته باشید. مثلاً موقع رانندگی، یا وقتی در اتوبوس یا تاکسی هستید، می‌توانید دعا کنید. بعضی نیز ترجیح می‌دهند در پایان روز، پیش از خوابِ شبانه دعا کنند. آنچه مهم است، برقراری ارتباط روزانه با خدا است، نه زمان آن. وقتی در اثر تمرین، دعا کردن تبدیل به عادت شد، آنگاه حتماً وقت مناسب را برای آن پیدا خواهید کرد.

سومین ابزاری که خدا در اختیار ما قرار داده، کلیسا است. کلیسا یعنی جمع ایمانداران. خدا خادمینی را در کلیسایش قرار داده تا ایمانداران را به‌سوی رشد روحانی هدایت کنند. خادمینْ کلام خدا را دقیق می‌دانند و می‌توانند آن را به‌دقت تعلیم دهند و ایمانداران را به راه درست هدایت نمایند. ایشان می‌توانند اراده و انتظار خدا را در شرایط خاص زندگی، به ایمانداران اعلام کنند. ایشان نقش بسیار مهمی در رشد روحانی و تشویق ما به حرکت به‌سوی بلوغ روحانی ایفا می‌کنند.

همچنین ایمانداران می‌توانند یکدیگر را بنا و تشویق کنند. شهادت‌هایی که هر یک از ما در جمع، در بارۀ کارهایی که خدا در زندگی ما انجام داده می‌دهیم، باعث تشویق ما می‌شود تا ما نیز تجربه‌ای مشابه با خدا کسب کرده و رشد نماییم. به این ترتیب، همۀ ایمانداران در کلیسا که بدن مسیح است، مانند اندامهای مختلف این بدن با هم و در هماهنگی رشد خواهند کرد و کلیسا قادر خواهد شد همچون نوری در دنیای تاریک بدرخشد. البته اگر در محلی که شما زندگی می‌کنید، به کلیسایی دسترسی ندارید، چاره‌ای نیست جز استفاده از رسانههای مسيحی که وسایل بسیار خوبی برای رشد و تقویت و تشویق شما می‌باشند.

پس ما از سه ابزار نام بردیم: اول، مطالعۀ کتاب‌مقدس؛ دوم، دعای مرتب؛ و سوم استفاده از خوراک روحانی که کلیسا در دسترس ما قرار می‌دهد. اما نکته‌ای که ضروری است در پایان متذکر شویم، نقش روح‌القدس در کاربرد همۀ این ابزارها است. مطالعۀ کتاب‌مقدس بدون کمک و هدایت و تنویر روح‌القدس، بی‌ثمر است. به همین شکل، دعا کردن بدون راهنمایی روح‌القدس و حضور او، بی‌فایده است و ثمر لازم را به‌بار نمی‌آورد. و شرکت در جلسات کلیسایی و تغذیه از موعظه‌ها و تعالیم آن، بدون حاکمیت روح‌القدس بر کلیسا بیهوده است. در نهایت این روح‌القدس است که ما را به جمیع راستی هدایت می‌فرماید. این نکته‌ای است که در مقالۀ چهارم به‌تفصیل در باره‌اش سخن گفتیم. خدا ما را یاری دهد که با استفاده از این ابزارها به کمک روح‌القدس، بتوانیم در مسیر رشد و بلوغ روحانی به پیش رویم. آمین!